هانتر

#هانتر
#پارت۵
نانسی: یاا الرا استرسه چی؟ مشخصه مینهو! ببین اون ادما چقد ترسناکنننن
_ اینکه مینهو آدم خنگیه توش شکی نیست!ولی بهش بگو اینقد ادای آدم گنگارو در نیاره! فکر
باختنشو کرده؟
نانسی : وای نگو استرسم بیشتر میشه.
حاال استرس به جون خودش هم افتاده بود..اگر اون پسره عوضی باعثه غمگینیه نانسی میشد..قطعا
حسابش رو میرسید!
چندساعتی گذشته بود که تصمیم گرفت کمی اون میزرو زیر نظر بگیره..
مینهو که رنگ از چهره باخته بود با استرس ب اون پسر نگاه میکرد..
اون پسره بزدل چطور فکر کرده بین اینهمه گرگ قراره برنده باشه!
_ نانسی
نانسی: جانم
_ خسته شدم..اون دوست پسره احم-
حرفش کامل نشده بود که صدای دادو بیدادی بلند شد ..
نانسی با قیافئه به ترس نشستهرفش کامل نشده بود که صدای دادو بیدادی بلند شد ..
نانسی با قیافئه به ترس نشسته به پشت سرش نگاه انداخت ..
اون مینهو بود که دیوانه وار فریاد میزد و به میز میکوبید..
جونگکوک ویو|
+تمام-
پوزخند حریصی زد و به پسر مقابلش خیره شد
مینهو : خفه شو ؛ ت..تو حیله زدی
همه اینارو با فریاد تو صورت جئون میگفت !
+پسر! سعی نکن بی عرضگی خودتو توجیح کنی!
حاال میمونه اون صدمیلیون..!
پوزخندش هرلحظه بیشتر میشد..هم معامله ی مفتی گیرش اومد و هم..صدملیون دالر هم پول
کمی نیس!
_چ..چه خبره!؟
نانسی : الرا وایسااا..
+ اوه..میس الرا؟دوست دخترشی!؟
_ گفتم چی شده؟
+ هیچی فقط ایشون باخته و باید پول منو بده!
نانسی : م..مینهو
+ اوه پس...اینکی دیگه دوست دخترته؟
مینهو زبرلب غرید "خفهشو"
+ خب حاال مهم نیست کیه این مستر هستید! یکهفته بهت وقت میدم پولمو بیاری..همینجا و همین
ساعت میبینمت! این دوخانم محترمم با خودت بیار
و پوزخند ترسناکی زد..
+ یادم باشه پارک رو بخاطر اینکه همچین جوجه هایی رو برای من بزرگ کرده سرزنش کنم
هفته بعد میبینمتون ..!
| فلش بک 2017|
+ پدر ؟
پج : بله؟
+ میشه امروز با یانگسو برم تا جایی؟ خودش ازم خواسته
دیدگاه ها (۰)

#هانتر #پارت۶_ اینکه مینهو آدم خنگیه توش شکی نیست!ولی بهش بگ...

#هانتر #پارت۷| فلش بک 2017| + پدر ؟ پج : بله؟ + میشه امروز...

#هانتر #پارت۴نانسی : مینهو توی بار قرار داره _ میامولی اگه ...

#هانتر #پارت #پارت3 بعد از چند دقیقه در اتاقش باز شد و چهره ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط