مافیاعاشق

#مافیا_عاشق
پارت 9🍷

_خواهش میکنم


(همین که ته رفت ات رفت تو کمد لباس بگیره و گرفت و اورد گذاشت تو حموم و خودشم رفت یه دوش بگیره بیاد و بعد دوش گرفتن اومد بیرون دید رو تخت نوار بهداشتی هست و کنارش یه نامه)


(داخله نامه:)

اینم نوار امیدوارم خوب بشی🙂

ات با دیدن این نامه لبخند به لبش اومد و رفت لباس بپوشه و نوار گذاشت
(عکس میدم)


( ات روتین پوستیشو انجام داد و موهاشو دوره حوله پیچید و رفت به تخت تکیه داد)

که ته وارد شد
دید ته با یه سینی چیپس و پفیلا و لواشک و نوتلا اومد داخل

+اینا برای کیه
_تو
+به چه عنوان
_به تو خوشی هم نیومده ها اوردم با هم بخوریم فیلم ببینیم
+اها خب بیا
_باشه چه فیلمی میبینی
+من نمیدونم هرچی میخای بزار
_اوکی فک کنم این کمدیه
+باشه بزار
_گذاشتم


(نزدیکه نیم ساعت داشتیم فیلم میدیدیم که کار یه جاهای باریک اومد و من یه نگاه به ته کردم دیدم عرق کرده)
+ام.. بنظرم فیلمو عوض کن
_اه.. ات نمیتونم تو عوضش کن
+اوکی

فیلمو عوض کردم و یه فیلم دیگه گذاشتم

مثل سگ میترسیدم

#جیم_ا
ادامه دارد...
دیدگاه ها (۰)

#مافیا_عاشق پارت 10🍷مثل سگ میترسیدم چون واقعا از تهیونگ میتر...

#مافیا_عاشق پارت 11🍷بعد رفت سراغه سینه هام و یکی رو میخورد و...

#مافیا_عاشق پارت 8🍷&ته اون کارو نکن_مجبورم &نه ته ازت متنفر ...

#مافیا_عاشق پارت 7🍷_خب بابا هی نزن تو سرمون من ادم زیاد میدز...

*وقتی می‌رید برای تولد دوست اونا لباس بخرید و ات هم یه لباس ...

ات تو باتلاق ذهنی گیر کرده بود این اتفاق برای نمونه ۰۰۹ خیلی...

جیمین فیک زندگی پارت ۸۵#پایان فلش بکجیمین: اینجوری شد دیگهما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط