⛓️بد بوی 🔮 پارت 48
⛓️بد بوی 🔮 پارت 48
جیمین :مطمئنی
ا ت: اره
نوتلا توی دستم اخراش بود که صدای در اومد جیمین درو باز کرد و وسایل گرفت هیجان زده دوییدم سمتش و وسایل ازش گرفتم
تعجب کرده بود
شب کلی شکلات خوردیم
ا ت:جیمین
جیمین :هوم
ا ت:یه چیزی بپرسم راستشو میگی
جیمین سرشو تکون داد
ا ت:چرا... اون شب مین هو بوسیدی
جیمین :من نبوسیدمش
با صدای نسبتا بلند گفتم :پس من بوسیدمش
جیمین :اگه بزاری برات توضیح بدم
ا ت:بگو
جیمین :اون روز یوجین (یکی از همکلاسیاشون) مهمونی گرفت قرار بود توی خونه خودش باشع ولی بعد گفت بریم بار توی بار مین هو اومد منو بوسید منم سریع ازش جدا شدم از شانس بدم تو اون موقع دیدیمون
ا ت:خوب بعدش
جیمین :همین
ا ت:بعدش چی چرا روزای بعدش باهاش بودی یا امروز توی سالن بسکتبال
نزاشت بقیه حرفمو بگم
جیمین :امروز تقصیر خودت بود
ا ت:تقصیر من بود اره من بهت گفتم برو بفاکش بده
جیمین :تو تحریکم کردی
ا ت:من چکار کردم
جیمین :همیشه همین کارو میکنی
ا ت:چکار
جیمین :همیشه تحریکم میکنی
ا ت:بعدش
جیمین :بعدشم که اینجاییم
ا ت:چرا بعد از اون شب نیومدی راستش رو بگی بجاش رفتی با مین هو
جیمین :من برای معذرت خواهی از هیچ کس زانو نزدم و گریه نکردم اما برای تو انجام دادم تو پسم زدی ..... خوب منم غرور دارم
ا ت:😑اوفففففففففففففففففففففف
نوتلا رو گذاشتم روی میز
جیمین یکم از نوتلای خودشو زد روی لبم و بوسیدم دستش رفت سمت تابم که دستشو گرفتم
ا ت:جیمین
جیمین :هوم
ا ت:نمیشه
جیمین :ا ت من دوست دارم
ا ت:میدونم
🔮
جیمین :مطمئنی
ا ت: اره
نوتلا توی دستم اخراش بود که صدای در اومد جیمین درو باز کرد و وسایل گرفت هیجان زده دوییدم سمتش و وسایل ازش گرفتم
تعجب کرده بود
شب کلی شکلات خوردیم
ا ت:جیمین
جیمین :هوم
ا ت:یه چیزی بپرسم راستشو میگی
جیمین سرشو تکون داد
ا ت:چرا... اون شب مین هو بوسیدی
جیمین :من نبوسیدمش
با صدای نسبتا بلند گفتم :پس من بوسیدمش
جیمین :اگه بزاری برات توضیح بدم
ا ت:بگو
جیمین :اون روز یوجین (یکی از همکلاسیاشون) مهمونی گرفت قرار بود توی خونه خودش باشع ولی بعد گفت بریم بار توی بار مین هو اومد منو بوسید منم سریع ازش جدا شدم از شانس بدم تو اون موقع دیدیمون
ا ت:خوب بعدش
جیمین :همین
ا ت:بعدش چی چرا روزای بعدش باهاش بودی یا امروز توی سالن بسکتبال
نزاشت بقیه حرفمو بگم
جیمین :امروز تقصیر خودت بود
ا ت:تقصیر من بود اره من بهت گفتم برو بفاکش بده
جیمین :تو تحریکم کردی
ا ت:من چکار کردم
جیمین :همیشه همین کارو میکنی
ا ت:چکار
جیمین :همیشه تحریکم میکنی
ا ت:بعدش
جیمین :بعدشم که اینجاییم
ا ت:چرا بعد از اون شب نیومدی راستش رو بگی بجاش رفتی با مین هو
جیمین :من برای معذرت خواهی از هیچ کس زانو نزدم و گریه نکردم اما برای تو انجام دادم تو پسم زدی ..... خوب منم غرور دارم
ا ت:😑اوفففففففففففففففففففففف
نوتلا رو گذاشتم روی میز
جیمین یکم از نوتلای خودشو زد روی لبم و بوسیدم دستش رفت سمت تابم که دستشو گرفتم
ا ت:جیمین
جیمین :هوم
ا ت:نمیشه
جیمین :ا ت من دوست دارم
ا ت:میدونم
🔮
۶۵.۳k
۰۹ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.