پارت ۱۹ : ( خودم )
پارت ۱۹ : ( خودم )
صبح بیدار شدم گوشیم خاموش بود رفتم گوشیمو زدم تو شارژ وی چند بار زنگ زده بود و چند تا پیام داده بود رفتم پیام هایش را خوندم نوشته بود سلام کجایی میتونم بیام پیشت اصلاً خونه هستی در حال خوندن پیام هایش بودم که زنگ زد جواب دادم من : سلام چند بار زنگ زده بودی وی : وای دختر چرا تلفنتو جواب نمیدی من : شارژ گوشیم تموم شده بود الان زدم تو شارژ وی : خب میخوام ببرمت بیرون من : چرا ؟ وی : چون من میگم من : باشه منتظر هستم گوشیو قطع کردم و رفتم صبحانه خوردم و وی زنگ زد درو باز کردم من : سلام بیا تو یک چیزی بخور وی : نه الان میریم خونه یک چیزی میخورم من : تا اون موقع چیزی ازت نمی مونه گفته باشم وی : امممم حالا بدک نیست که پیش تو بخورم .اومد داخل و با هم صبحانه خوردیم صدای باز شدن درو شنیدم سریع از جای خودمان بلند شدیم آران مین تا بود آران مین تا : سلام نبودی خونه من : خوب راستشو بخوای اممممممم خوب مممممم مریض بودم و وی منو برده بود بیمارستان و الان اومدم خونه آران مین تا: باشه منم میدونم که کجا بودی من : ها دارم راستشو میگم آران مین تا : باشه باشه شما دارین چی کار میکنین دارین ...... من : هاااا چیه فکر بد نکن آران مین تا : باشه من رفتم من : آره برو بای . اون رفت و من و وی هم رفتیم خونشون پیاده شدیم و رفتیم تو خونه فقط من بودم و وی و جونگ کوک و جیهوپ نشستم روی مبل وی رفت تو اتاق بعد چند دقیقه از جیهوپ سئوال کردم من : جیهوپ ببینم تو این روزا کجا بودی جیهوپ : خب یک جایی بودم دیگه .
صبح بیدار شدم گوشیم خاموش بود رفتم گوشیمو زدم تو شارژ وی چند بار زنگ زده بود و چند تا پیام داده بود رفتم پیام هایش را خوندم نوشته بود سلام کجایی میتونم بیام پیشت اصلاً خونه هستی در حال خوندن پیام هایش بودم که زنگ زد جواب دادم من : سلام چند بار زنگ زده بودی وی : وای دختر چرا تلفنتو جواب نمیدی من : شارژ گوشیم تموم شده بود الان زدم تو شارژ وی : خب میخوام ببرمت بیرون من : چرا ؟ وی : چون من میگم من : باشه منتظر هستم گوشیو قطع کردم و رفتم صبحانه خوردم و وی زنگ زد درو باز کردم من : سلام بیا تو یک چیزی بخور وی : نه الان میریم خونه یک چیزی میخورم من : تا اون موقع چیزی ازت نمی مونه گفته باشم وی : امممم حالا بدک نیست که پیش تو بخورم .اومد داخل و با هم صبحانه خوردیم صدای باز شدن درو شنیدم سریع از جای خودمان بلند شدیم آران مین تا بود آران مین تا : سلام نبودی خونه من : خوب راستشو بخوای اممممممم خوب مممممم مریض بودم و وی منو برده بود بیمارستان و الان اومدم خونه آران مین تا: باشه منم میدونم که کجا بودی من : ها دارم راستشو میگم آران مین تا : باشه باشه شما دارین چی کار میکنین دارین ...... من : هاااا چیه فکر بد نکن آران مین تا : باشه من رفتم من : آره برو بای . اون رفت و من و وی هم رفتیم خونشون پیاده شدیم و رفتیم تو خونه فقط من بودم و وی و جونگ کوک و جیهوپ نشستم روی مبل وی رفت تو اتاق بعد چند دقیقه از جیهوپ سئوال کردم من : جیهوپ ببینم تو این روزا کجا بودی جیهوپ : خب یک جایی بودم دیگه .
۹۲.۹k
۲۴ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.