سناریو
#سناریو
تو و اعضا چجوری باهم آشنا میشید؟؟
"جیمین"
جفتتون شیرینی پز بودین و همیشه باهم کل کل میکردید و همدیگرو رقیب خودتون میدونستید اما با این وجود همو دوس داشتین
"تهیونگ"
تو کافه کار میکردی و تهیونگ با هر بهانه فقط برای یک لحظه هم که شده تورو ببینه به کافه میومد و بدون اینکه متوجه بشی ثانیه ها بهت خیره میشد
"جونگ کوک"
کوک یه دختر کوچولو داشت و توهم پرستار دخترش بودی و خیلی رفتار مهربون و صمیمی با بچه اش داشتی و همین امر باعث شد که قلب جونگ کوک تا ابد فقط برای تو به تپش بیوفته
تو و اعضا چجوری باهم آشنا میشید؟؟
"جیمین"
جفتتون شیرینی پز بودین و همیشه باهم کل کل میکردید و همدیگرو رقیب خودتون میدونستید اما با این وجود همو دوس داشتین
"تهیونگ"
تو کافه کار میکردی و تهیونگ با هر بهانه فقط برای یک لحظه هم که شده تورو ببینه به کافه میومد و بدون اینکه متوجه بشی ثانیه ها بهت خیره میشد
"جونگ کوک"
کوک یه دختر کوچولو داشت و توهم پرستار دخترش بودی و خیلی رفتار مهربون و صمیمی با بچه اش داشتی و همین امر باعث شد که قلب جونگ کوک تا ابد فقط برای تو به تپش بیوفته
- ۹.۹k
- ۰۸ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط