وقتی دوستم داشتی

وقتی دوستم داشتی

پارت سوم

(یک ساعت بعد)

ا.ت:اخیش رفت چقدر حرف زد کم کم دیگه باید برم
(آ.ت رفت)

ا.ت:داشتم میرفتم ک حواسم نبود با یکی برخورد کردم ک فکر کنم جونگ کوک بود وقتی دیدنش قلبم داشت تند تند میزد خیلی جذاب بود

کوک:من داشتم میرفتم ک یک خانم با من برخورد کردم قیافش خیلی برام آشنا بود ک فهمیدم ا.ت هستش خیلی قشنگ بود

ا.ت:آخ ببخشید حتما شونتون درد گرفت عذرخواهی میکنم

کوک:نه عیبی نداره شما کارتون نشد؟(با حالت لبخند)

ا.ت:وای وقتی ک میخندید محوش شده بودم ک جوابشو دادم

(آت رفت سوار ماشینش شده و رفت)

کوک:ا.ت رفت و سریع سوار ماشینش شدو رفت آخ چقدر جذاب بود

ا.ت:همش ب کوک فکر میکردم هی می‌خندیدم آخ ولی فک کنم خیلی بد خوردم بهش

از زبان راوی

آت شلمشو خورد و یکم فیلم دید و رفت بخوابه

(فردا صبح)

آت آماده شد رفت شرکت که.....‌‌

پارت بعد به زودی❤️