چند شاتی

چند شاتی
#درخواستی
part: ⁵

یه نکته مهم توجه کنید:

﴿پدر و عموی ا. ت هر کدوم مافیا بودن و پدر جیهون یه مافیایی که میاد و میخواد جایگاه
عموی ا.ت رو بدزده و یه سری درگیری به وجود میاد که عموی ا. ت میزنه پدر جیهون رو میکشه و جیهون میشه جانشین پدرش ولی به خاطر اینکه جیهون به پدرش وابسته به پدرش بوده و یه سری اطلاعات غلطی که به دستش رسیده فکر میکنه که پدر ا.ت مقصره و میخواد بکشش درصورتی که پدر ا.ت هیچ دخلی تو این ماجرا نداشته. ولی نتونست و پدر ا. ت بر اثر پیری و سن زیادی که داشته میمیره جیهون هم برای انتقام از طریق رل زدن با ا.ت میخواد ا. ت رو بکشه. ا. ت یه برادر به نام سوهیون داره که جانشین پدرش شده و ا. ت رفته دنبال ارزوش و جانشین پدرش نیست ا. ت بعد از مرگ پدرش از عمارتشون خارج میشه و میره دنبال زندگیش و مستقل میشه جیهون به خونه ا. ت نفوذ میکنه و میخواد بکشتش ا. ت قبل از ورود جیهون به خونش با دوستش به نام لونا قرار داشته وقتی جیهون میاد تو خونه ا. ت که بکشش..
ادامه ی ماجرا تو متنه ﴾

(علامت جیهون:&
علامت لونا: ~)
فلش بک به زمانی که جیهون میخواسته ا. ت رو بکشه
از زبان ا. ت
زنگ خونه به صدا دروامد فکر کردم لوناست رفتم درو باز کردم که جیهون با هولم داد داخل خونه و خوردم زمین به سمتم اصلحه گرفت و
+: جیهون... چیک.. کار م.. میکنی دیو.. ونه شدی؟
&: خفه شو.. اومدم ازت انتقام پدرمو بگیرم
+: چ.. چی؟ م.. من اصلا.. پ.. پدرتورو.. نم.. نمیشناسم
&: پدر عوضیت زد پدر منو کشت...دستم به اون اشغال نرسید پس میخوام که تورو بکشم که انتقام پدرمو از خانواده ی شما بگیرم
+: م.. من هیچ.. کارم... من و.. واقعا متاسفم
&: متاسف بودن تو هیچ سودی برای من نداره
+: ولی مگه... ت.. تو نگ.. نگفتی که.. دوس.. دوسم داری؟(گریه)
&: ههه(قهقه) تو فکر کردی من دوست داشتم؟
جُک خنده داری بود.. من فقط برای انتقام با تو وارد رابطه شدم
+: ازت متنفرم عوضی..
&: دیگه داری زیاد ضر میز..(با ضربه که به سرش خورد حرفش نصفه موند)
~: ا. ت حالت خوبه.؟ زنگ زدم پلیس الان میان
+:....
~: ا. تت صدامو میشنوی.. ا. تت
+: ل.. لونا (گریه)

و خلاصه جیهون بازداشت میشه و به امریکا تبعید میشه
پایان فلش بک

ویو ا. ت
درو که باز کردم با چیزی که دیدم خون تو رگام یخ زد
ا.. اون جیهون بود؟
میخواستم درو ببندم که با پاش مانع شد
&: درو باز کن ا. ت میخوام باهات حرف بزنم
+: من هیچ حرفی با تو ی عوضی ندارم
&: یه لحظه بزار میخوام یه چیزی بهت بگم
هرچی تلاش کردم نشد و مجبور شدم درو باز کنم
+: چیه.. دیگه چی میخوای
&: چقدر نسبت به قبلا خوشگل تر شدی
+: چی میخوای از جونم.. تروخدا ولم کن.. بخدا من تو مرگ پدرت هیچ کارم
&: میشه بزاری بیام تو تا باهم حرف بزنیم؟
+: خیلی خب بیا تو ولی دست از پا خطا کنی زنگ میزنم به پلیس
&: باشه

ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(سلام گیلاسام🍒 چطورید؟
واقعا واقعا ازتون معذرت میخوام که چند وقت نتونستم پارت بزارم وحشتناک درگیر امتحاناتم هستم و هنوز امتحانات آذر تموم نشده مال دی داره شروع میشه و تحت فشار خیلی بدیم. بازم ازتون معذرت میخوام بابت تاخیر. این پارت خدمت شما خوشگل خانوما اگه غلط املایی داشتم به خوشگلی خودتون ببخشید حمایت یادتون نره..
فعلا خدافظ🖇🕊)
دیدگاه ها (۲)

چند شاتی#درخواستی part: ⁴ویو جینبعد از 4 ساعت که همه ی آرمی ...

سلام گیلاسام🍒میگم که من یه پیج تو روبیکا داشتم که با آمار 1....

love Between the Tides³¹شبتهیونگرفتم بیمارستان تهیونگ: ببخشی...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط