تصور میکردم دیگر به او فکر نمیکنم

تصور می‌کردم دیگر به او فکر نمی‌کنم ؛
اما کافی بود لحظه‌ای در محلی ؛ اندکی آرام‌
تنها شوم تا دوباره یادِ او به سراغم بیاید . .
+ آنا‌ گاوالدا


#دوچرخه #گل #سبد #طبیعت #چمن
دیدگاه ها (۰)

- آدم‌ها رنج‌های خودشان را بیشتر ازشادی‌های‌شان به یاد می‌آو...

-عده‌ای هستند بدون اینکه صحبت کنی ؛ صدایت را می‌شنوند . .این...

- ریچارد باخ چقدر حق گفته :یک عمر در انتظاری تا بیابی آن را...

- کافکا در یکی از نامه‌هایش می‌نویسد : تو‌چاقویی‌هستی‌که‌من‌...

گرچه می دانم که گاهی بی قرارم نیستیبی قرارت  می شوم  وقتی کن...

گرچه می دانم که گاهی بی قرارم نیستیبی قرارت  می شوم  وقتی کن...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط