بعد سانزو فعالش کرد
بعد سانزو فعالش کرد
لونا:من شاهدختم اینا برای من غیرفعاله ولی برای تو نه
لونا:بپر
لونا:بر راست
لونا:بخواب زمین
لونا:برو چپ
لونا:ی چپ دیگه
لونا:بپر
لونا:برو راست
لونا:چپ
سانزو:تموم شد
لونا:آفرین
بونا:خب اینجا ی اتاقه اگه ببیننت میکشنت پس من ی طلسم روت اجرا میکنم
لونا:تا وقتی نفست و نگه داری کسی نمیبینتت
سانزو:باشه
لونا:نفستو حبس کن
لونا:نگهش دار
و وارد شدیم
همه:شاهدخت اومد
لونا:سلام سلام لطفا برین کنار
ی دختر کوچولو اومد سمتم و گفت(همه اینا روح و شیطان و...هستن)
دختره:شاهدخت الان اسم شما چیه؟
لونا:الان من لونا هستم کوچولو
و بعد رفتیم
وقتی رسیدیم رنگ سانزو بنفش شده بود انقدر نفس نکشیده بود(بدبخت😂💔)
سانزو:بیشور
لونا:به من چه
نگهبان:شما؟
لونا:من؟من شاهدخت لونا هستم میخوام به انبار روح ها و به روحی که کشتم سر بزنم
نگهبان:ببخشید نمیشه
لونا:وات؟چرا نمیشه؟
نگهبان:دستور پادشاهه
لونا:من اجازه ی ایشون و دارم
نگهبان:مجوزتون و ببینم
لونا:نگاه کن
نگهبان:باشه بفرمایین وارد شین
و بعد من سانزو رو کشوندم داخل و وارد شدیم
سانزو:......
لونا:من شاهدختم اینا برای من غیرفعاله ولی برای تو نه
لونا:بپر
لونا:بر راست
لونا:بخواب زمین
لونا:برو چپ
لونا:ی چپ دیگه
لونا:بپر
لونا:برو راست
لونا:چپ
سانزو:تموم شد
لونا:آفرین
بونا:خب اینجا ی اتاقه اگه ببیننت میکشنت پس من ی طلسم روت اجرا میکنم
لونا:تا وقتی نفست و نگه داری کسی نمیبینتت
سانزو:باشه
لونا:نفستو حبس کن
لونا:نگهش دار
و وارد شدیم
همه:شاهدخت اومد
لونا:سلام سلام لطفا برین کنار
ی دختر کوچولو اومد سمتم و گفت(همه اینا روح و شیطان و...هستن)
دختره:شاهدخت الان اسم شما چیه؟
لونا:الان من لونا هستم کوچولو
و بعد رفتیم
وقتی رسیدیم رنگ سانزو بنفش شده بود انقدر نفس نکشیده بود(بدبخت😂💔)
سانزو:بیشور
لونا:به من چه
نگهبان:شما؟
لونا:من؟من شاهدخت لونا هستم میخوام به انبار روح ها و به روحی که کشتم سر بزنم
نگهبان:ببخشید نمیشه
لونا:وات؟چرا نمیشه؟
نگهبان:دستور پادشاهه
لونا:من اجازه ی ایشون و دارم
نگهبان:مجوزتون و ببینم
لونا:نگاه کن
نگهبان:باشه بفرمایین وارد شین
و بعد من سانزو رو کشوندم داخل و وارد شدیم
سانزو:......
۳.۹k
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.