قلب شیشه ای پارت ⑧
قلب شیشه ای پارت ⑧
ویوات
رسیدم خونه ولی واقعا بد شده بود که اونجور داد زدم فاک وایییی وقتی یادم احساس بدی میگیرم پس الان به یجی زنگ میزنم
*بعد چند بوق*
یجی: سلام ات چیزی شده چه خبر
ات: یجیییییی میگم شماره تهیونگ و جونگکوک تو کانال مدرسه هست؟
یجی: اره چطور
ات: فردا برات توضیح میدم بای
یجی: خب باشه بای
سریع رفتم شمارشون رو پیدا کردم و برای جونگکوک زنگ زدم
جونگکوک:الو چه خری هستی
ات: ام سلام ا... ت ات هستم
جونگکوک: عا تو بودی خب چیکار داشتی
ات: می خوام تو و تهیونگ رو دعوت کنم خونمون میاین امشب؟
جونگکوک: نو نو امشب خوابیدن هستم ولی تهیونگ رو نمی دونم خب بای بای امشب می بینمت
ات: آدرس رو که نمی دونی
جونگکوک: تو سایت مدرسه هست
ات: خب باشه بای
.....................................
سریع رفتم تو گوشی اموزش غذای کره ای زدم و میز شام رو پر کردم
خونه رو تمیز کردم ساعت ۷شده بود منتظرشون بودم که صدای آیفون اومد، بدو بدو کردم در رو باز کردم
که دست تهیونگ یک گربه سفید و دست جونگکوک یک گربه سیاه بود یک پاپیون به هردو وصل بود از خوشحالی نزدیک مرگ بودم که یاد فاک گفتنم افتادم که قرمز شدم
جونگکوک: خب چطوره؟
ات: ها؟
تهیونگ: داره گربه رو میگه
ات: اها... هردو خیلی کیوتنننن واقعا مرسی
تهکوک: خواهش
ات: خب بریم شام بخوریم و فیلم ببینیم
تهیونگ: منننن باید فیلمو بزارم
ات: اوک
جونگکوک: ات
ات: هوم
جونگکوک: میزاری دو شب خونتون باشمممممم
ات: معلومه
*جونگکوک میره سمت ات و لپشو میکشه و همون لحظه سریع میبوستش*
ات: عاااا من باید برم دستشویی
______________________________
ویو تهیونگ
وقتی دیدم کوک لپشو بوسید خیلی عصبی شدم ولی به روم نیوردم و یک فیلم رمانتیک و صحنه دار انتخاب کردم و رفتم سر میز
_______________
ویو ات
وقتی دیدم لپمو بوسید قرمز شدم و فرار کردم این تو الانم ابی به سر و صورتم زدم خب دیگه باید برم بیرون که صدای منحرفی به گوشم رسید....
شرطا
لایک: ۸
#بی_تی_اس #بلک_پینک #استری_کیدز #ایتزی #وانشات #فیک #فیک_بی_تی_اس #سناریو #جیمین #جونگکوک #تهیونگ #شوگا #هیونجین #کیوت #کیدراما #انیمه #خوناشام #الف #جانگ_هوسوک #بنگتن #آرمی #ارمی #پریسا #کیپاپ #نفر_بعدی_در_کار_نیست #موسیقی #مونبین #استرو #اکسو #جیهوپ #آهنگ #سلبریتی #آیدل
ویوات
رسیدم خونه ولی واقعا بد شده بود که اونجور داد زدم فاک وایییی وقتی یادم احساس بدی میگیرم پس الان به یجی زنگ میزنم
*بعد چند بوق*
یجی: سلام ات چیزی شده چه خبر
ات: یجیییییی میگم شماره تهیونگ و جونگکوک تو کانال مدرسه هست؟
یجی: اره چطور
ات: فردا برات توضیح میدم بای
یجی: خب باشه بای
سریع رفتم شمارشون رو پیدا کردم و برای جونگکوک زنگ زدم
جونگکوک:الو چه خری هستی
ات: ام سلام ا... ت ات هستم
جونگکوک: عا تو بودی خب چیکار داشتی
ات: می خوام تو و تهیونگ رو دعوت کنم خونمون میاین امشب؟
جونگکوک: نو نو امشب خوابیدن هستم ولی تهیونگ رو نمی دونم خب بای بای امشب می بینمت
ات: آدرس رو که نمی دونی
جونگکوک: تو سایت مدرسه هست
ات: خب باشه بای
.....................................
سریع رفتم تو گوشی اموزش غذای کره ای زدم و میز شام رو پر کردم
خونه رو تمیز کردم ساعت ۷شده بود منتظرشون بودم که صدای آیفون اومد، بدو بدو کردم در رو باز کردم
که دست تهیونگ یک گربه سفید و دست جونگکوک یک گربه سیاه بود یک پاپیون به هردو وصل بود از خوشحالی نزدیک مرگ بودم که یاد فاک گفتنم افتادم که قرمز شدم
جونگکوک: خب چطوره؟
ات: ها؟
تهیونگ: داره گربه رو میگه
ات: اها... هردو خیلی کیوتنننن واقعا مرسی
تهکوک: خواهش
ات: خب بریم شام بخوریم و فیلم ببینیم
تهیونگ: منننن باید فیلمو بزارم
ات: اوک
جونگکوک: ات
ات: هوم
جونگکوک: میزاری دو شب خونتون باشمممممم
ات: معلومه
*جونگکوک میره سمت ات و لپشو میکشه و همون لحظه سریع میبوستش*
ات: عاااا من باید برم دستشویی
______________________________
ویو تهیونگ
وقتی دیدم کوک لپشو بوسید خیلی عصبی شدم ولی به روم نیوردم و یک فیلم رمانتیک و صحنه دار انتخاب کردم و رفتم سر میز
_______________
ویو ات
وقتی دیدم لپمو بوسید قرمز شدم و فرار کردم این تو الانم ابی به سر و صورتم زدم خب دیگه باید برم بیرون که صدای منحرفی به گوشم رسید....
شرطا
لایک: ۸
#بی_تی_اس #بلک_پینک #استری_کیدز #ایتزی #وانشات #فیک #فیک_بی_تی_اس #سناریو #جیمین #جونگکوک #تهیونگ #شوگا #هیونجین #کیوت #کیدراما #انیمه #خوناشام #الف #جانگ_هوسوک #بنگتن #آرمی #ارمی #پریسا #کیپاپ #نفر_بعدی_در_کار_نیست #موسیقی #مونبین #استرو #اکسو #جیهوپ #آهنگ #سلبریتی #آیدل
۱۷.۵k
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.