وقتی یواشکی میری بار و ساعت برمیگردی خونه

وقتی یواشکی میری بار و ساعت ۳برمیگردی خونه

چان: چشم روشن از این ورا
کدوم قبرستونی بودی با این لباس(دااااد میکشه)

لینو: مقاومت نکن قرار نیس زیاد دردت بیاد بیب

چانگبین: من قراره کلی بیداری به خاطر خانم بکشم مگه نه؟
برو تو اتاق(عربده)

هان: ببین ات اون روی سگ منو دراوردی
-ببخشید ها..ن کاری نکردم فقط پیش دوستم بودم بخدا
هان: امشب رو هم با منی اماده باش.... زود

هیونجین: خیلی آروم میاد دم گوشت و میگه خوشگذشت؟ و بعدش دیگه..... با افکارتون تنهاتون میزارم

فلیکس: مث لینو

سونگمین: وقتی میای خونه چند دقیقه ساکته ولی یهو خنده های عصبی میزنه و یه طور ترسناک نگات میکنه آروم آروم میاد سمتت و میگه بیبی حاضری وقت بگذرونیم

ای ان:نه بابا جسارتتو برم من، کجا بودی عزیزکم
دیدگاه ها (۳)

وقتی هم موهاتو رنگ کردی هم ناخن کاشتی هم پوستتو روشن کردی و ...

وقتی همکلاسید و دخترا و پسرای دیگه برات قلدری میکننچان:هی هی...

P3 خلاصه که پلیسا اون مرتیکه رو بردن و منو جونگین موندیم درو...

P2 (علامت جونگین-علامت ات+)اون کسی که فک میکردی نیومده بود خ...

دوپارتی مینسونگ: (وقتی که تو....)هان:منو لینو داشتیم با سونگ...

#سناریو#استری_کیدز#درخواستی#اسماتp1وقتی تحریک میشه وتو پریود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط