P2
P2
(علامت جونگین-علامت ات+)
اون کسی که فک میکردی نیومده بود خونه و .....اون یه مرد جوون مشکی پوش غیریبه بود که از ناکجا آباد پیداش شده بود.
نمیدونستی باید چیکار کنی که یارو رفت تو آشپز خونه و همه چیزارو زد شکوند (گلدون و یه سرویس پارچ و لیوان😂😂)
پس سریع رفتی تو حموم که صدای بسته شدن در و قفل کردنش به گوش یارو رسید و بدو بدو اومد سمت حموم و تو داشتی شماره پلیس و جونگین باهم میگرفتی که دیدی زارت در شکست نمیدونستی چه غلطی کنی و اون یارو هم مست و گیج داشت میومد که از حدش که یه مَرده بیشتر بره (ینی دیگه خودتون میدونید ت..جاوز کنه)
جونگین:
به سرعت نور حتی چراغ قرمز رو هم مث جت رد کردم و فقط رفتمو رفتم تا رسیدم خونه، اولین کاری که کردم رفتم دنبال ات(وسط راه جونگین به پلیسا زنگ زده بود)که یهو دیدم مرده داره گردن اتو میبوسه
ات:
یارو چند تا دکمه لباسمو باز کردم حمله ور شد تا اومد بوسه اولو بزاره جونگین جلوم ظاهر شد.حالا از این بگذریم جونگین قررررمززززززز و رگاش جوری بود که گفتم الانه رگاش بزنه بالا
انقدر تاحالا عصبی ندیده بودمش که به خودم اومدم دیدم مرده داره خون بالا میاره انقدر جونگین کوبوند تو دهنش
زود بلند شدم که بیام بگیرمش که پلیسا ریختن تو خونه عجب خر تو خری بود نمیدونستم چیکار کنم از یه طرف یارو داشت خون بالا میورد از یه طرف پلیسا جونگین داشتن میگرفتن و از یه طرف دیگه یارو هنوز پامو گرفته بود فک کنم عاشقشم شده بود پاهامو سفت گرفته بود ولم نمیکرد
خلاصه که پلیسا اون مرتیکه رو بردن و منو جونگین موندیم درو برای پلیسا بستم و رفتم یه لیوان آب بدم دست این بنده خدا.....
(علامت جونگین-علامت ات+)
اون کسی که فک میکردی نیومده بود خونه و .....اون یه مرد جوون مشکی پوش غیریبه بود که از ناکجا آباد پیداش شده بود.
نمیدونستی باید چیکار کنی که یارو رفت تو آشپز خونه و همه چیزارو زد شکوند (گلدون و یه سرویس پارچ و لیوان😂😂)
پس سریع رفتی تو حموم که صدای بسته شدن در و قفل کردنش به گوش یارو رسید و بدو بدو اومد سمت حموم و تو داشتی شماره پلیس و جونگین باهم میگرفتی که دیدی زارت در شکست نمیدونستی چه غلطی کنی و اون یارو هم مست و گیج داشت میومد که از حدش که یه مَرده بیشتر بره (ینی دیگه خودتون میدونید ت..جاوز کنه)
جونگین:
به سرعت نور حتی چراغ قرمز رو هم مث جت رد کردم و فقط رفتمو رفتم تا رسیدم خونه، اولین کاری که کردم رفتم دنبال ات(وسط راه جونگین به پلیسا زنگ زده بود)که یهو دیدم مرده داره گردن اتو میبوسه
ات:
یارو چند تا دکمه لباسمو باز کردم حمله ور شد تا اومد بوسه اولو بزاره جونگین جلوم ظاهر شد.حالا از این بگذریم جونگین قررررمززززززز و رگاش جوری بود که گفتم الانه رگاش بزنه بالا
انقدر تاحالا عصبی ندیده بودمش که به خودم اومدم دیدم مرده داره خون بالا میاره انقدر جونگین کوبوند تو دهنش
زود بلند شدم که بیام بگیرمش که پلیسا ریختن تو خونه عجب خر تو خری بود نمیدونستم چیکار کنم از یه طرف یارو داشت خون بالا میورد از یه طرف پلیسا جونگین داشتن میگرفتن و از یه طرف دیگه یارو هنوز پامو گرفته بود فک کنم عاشقشم شده بود پاهامو سفت گرفته بود ولم نمیکرد
خلاصه که پلیسا اون مرتیکه رو بردن و منو جونگین موندیم درو برای پلیسا بستم و رفتم یه لیوان آب بدم دست این بنده خدا.....
۷.۳k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.