P3
P3
خلاصه که پلیسا اون مرتیکه رو بردن و منو جونگین موندیم درو برای پلیسا بستم و رفتم یه لیوان آب بدم دست این بنده خدا
روی صورت جونگین و لباساش یه کم خون چرک اون مرتیکه ریخته بود و لباساشم پاره شده بود،نشستم کنارش...
(علامت جونگین_علامت ات+)
+خوبی؟آسیب ندیدی؟
_نه من خوبم ولی تو آسیبت جدی تره
+بدن من که صدمه ندید
_بدنت نه روح و روانت
ایییششش دارم از دست اون روانی میشم چرا باید بهت دست بزنهههه(این جمله آخرو با عصبانیت و داد گفت)
+آروم باشه تموم شد.....و ...خب...ببخشید و ممنون(خجالت کشیدی).... حالا هم برو حموم لباستم بنداز آشغالی پاشو جونگین عزیزم
(اومدی پاشی بری شیشه هارو جمع کنی که دستتو گرفت)
_من حرفام تموم نشده بشین کارت دارم
+خب نشستم فرمائید اقای یانگ
_ببخشید که امروز مضخرف ترین حرف عمرمو زدن بیا دیگه تمومش کنیم اون دعوارو معذرت میخوام
+اشکال نداره تمومه دیگه بهش فکر نکن ولی حالا حالا خونه مامانت نمیام که خواهرتو ببینم
_من با خواهر خودمم کار دارم
+😄😄پاشو برو حموم بچه پاشو
(بعد از حمومش این بنده خدا و همکاری برای جمع کردن خونه رفتن یکی از اون رستورانای سئول و تا ساعت ۱۱شب بیرون کلی عشق و حال کردن فرداش هم اون چیزای شکسته رو رفتن خریدن و تمااااممم)
راستی نمیدونم جونگین خواهر داره یا نه ولی به احتمال ۹۹درصد نداره ولی حالا اینجا مثلا داره
تموم شد🇰🇷❤
خلاصه که پلیسا اون مرتیکه رو بردن و منو جونگین موندیم درو برای پلیسا بستم و رفتم یه لیوان آب بدم دست این بنده خدا
روی صورت جونگین و لباساش یه کم خون چرک اون مرتیکه ریخته بود و لباساشم پاره شده بود،نشستم کنارش...
(علامت جونگین_علامت ات+)
+خوبی؟آسیب ندیدی؟
_نه من خوبم ولی تو آسیبت جدی تره
+بدن من که صدمه ندید
_بدنت نه روح و روانت
ایییششش دارم از دست اون روانی میشم چرا باید بهت دست بزنهههه(این جمله آخرو با عصبانیت و داد گفت)
+آروم باشه تموم شد.....و ...خب...ببخشید و ممنون(خجالت کشیدی).... حالا هم برو حموم لباستم بنداز آشغالی پاشو جونگین عزیزم
(اومدی پاشی بری شیشه هارو جمع کنی که دستتو گرفت)
_من حرفام تموم نشده بشین کارت دارم
+خب نشستم فرمائید اقای یانگ
_ببخشید که امروز مضخرف ترین حرف عمرمو زدن بیا دیگه تمومش کنیم اون دعوارو معذرت میخوام
+اشکال نداره تمومه دیگه بهش فکر نکن ولی حالا حالا خونه مامانت نمیام که خواهرتو ببینم
_من با خواهر خودمم کار دارم
+😄😄پاشو برو حموم بچه پاشو
(بعد از حمومش این بنده خدا و همکاری برای جمع کردن خونه رفتن یکی از اون رستورانای سئول و تا ساعت ۱۱شب بیرون کلی عشق و حال کردن فرداش هم اون چیزای شکسته رو رفتن خریدن و تمااااممم)
راستی نمیدونم جونگین خواهر داره یا نه ولی به احتمال ۹۹درصد نداره ولی حالا اینجا مثلا داره
تموم شد🇰🇷❤
۶.۷k
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.