این جزو قولات نبود

این جزو قولات نبود
«چندپارتی»

*ویو ا.ت*
سلام من ا.تم 25سالمه 2ساله با تهیونگ ازدواج کردم اولش خوب بود ولی الان یکم سرد شده اون رئیس بزرگترین شرکت مدلینگ جهانه داشتم برا شب شام درست کردم و رفتم سریال گذاشتم و دیدم اصلا حواسم به ساعت نبود

+اخه برینم دهنت پسره دوست نداره فقط بخاطر بچه امده سمتت عه عه چه وضعشه

ا.ت: یهو چشم ساعتو دید ساعت10بود رفتم غذا هارو گرم کردم چون میدونستم تهیونگ دیر میاد غذای خودمو خوردم رفتم لباس خوابمو پوشیدم که صدای باز شدن در امد رفتم پایین

+سلام
_سلام(سرد)
+اممم بیا شام بخور بعدم بخواب دیر میشه
_بهم دستور نده(سرد)
+دستور ندادم گفتم فردا میای زود بیدار بشی زودم بخواب
_اهوم(سرد)

ا.ت: رفتیم خوابیدیم حدودن ساعت 3 بود که بیدار شدم خوتستم برم بخوابم که تهیونگ تو خواب خندید گفت

_راشل نکن(تو خواب با خنده)

ا.ت: نگران شدم رفتم
دیدگاه ها (۶)

این جز قولات نبود «چند پارتی» p: 2ا.ت: رفتم گوشیشو برداشتم چ...

این جز قولات نبود «چند پارتی» p: 3اخر«5سال بعد» ا.ت: یه دختر...

خاطره p:۱۴. ۱۵☆خب پدر من هنوز امادگیشو ندارم و اینکه خیلی بچ...

خاطره p: 12و۱۳(علامت جونگکوک ☆ علامت پدرش✧) ✧دخترتون بودن؟ _...

love Between the Tides¹⁹(باید اعتماد میکردم یا نه) بعد از چن...

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

تهیونگ تک پارتی غمگینا/ت : سلام من ا/تم و ۲۰ سالمه ، من و ته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط