تک پارتی از جیهوپ

داخل کمپانی به عنوان میکاپرش کار میکردی
موقعی که لبخند میزد قند تو دلت آب میشد
لبخند هاش کشنده بود با دیدن لبخند های کیوت و جذابش غش میکردی داشتی گیریمش میکردی که یهو گوشیش زنگ خورد وقتی اسم روی صفحش رو دیدی دنیا رو سرت خراب شد
_من باید جواب دوست دخترم رو بدم الان میام
از روی صندلی بلند شد و به سمت در اتاق رفت و از داخل اتاق خارج شد اوهوم تو نمی تونی با جیهوپ باشی از همون اولم بیخود دلتو خوش کرده بودی دنیا برات تیره و تار شده بود قلبت از هم پاشیده بود احساساتت از بین رفته بود وسط خیابون بودی یه ماشین بهت نزدیک و نزدیک تر میشد که باهات برخورد کرد و زندگی تو به پایان رسید