اسم عشق خوب یا بد

اسم عشق خوب یا بد
پارت ۴۴
[ویو جونگ کوک]
یکم سرم جلو بردم و بوسه ای به گونش زدم
یکم بیشتر جلو کشیدمش.
جونگ کوک: عروسک موهات طبیعی ؟
آنالی: اگه موهام رنگ بود تو این مدت نباید سیاه می شد ؟
جونگ کوک: راست میگی... طبیعی پس
آنالی: معلومه
آروم بوسه ای به لبش زدم... خوشمزه بود...بالم لب با رایحه سیب خوشم اومد
آنالی: نکن خوشم نمیاد
جونگ کوک: من که خوشم میاد.... دوست دارم انجام میدم
آنالی: هر کاری خوشت بیاد انجام میدی ؟ ...دخترای دیگم حتماً بوسیدی..
جونگ کوک: آره...اولین دختری هستی که با لبم لمسش کردم
با چشمای که درخشش به شدت زیبایی داشت نگاهم کرد
جونگ کوک: خوشم میاد حرف می زنی.. دوباره تو فکر نرو
آنالی: چرا باید خوشت بیاد ؟ من فقط خواهر دشمنت هستم
[ویو آنالی]
جونگ کوک: و همین طور عروسک من....
از رفتارش حرفاش زورم می گیره... ولی خب چیکار کنم
آنالی: شاید دوست نداشته باشم عروسک تو باشم
خنده مسخره ای کرد گفت
جونگ کوک: دست تو که نیست ..
عصبیم کرد...خواستم بلند بشم که محکم تر به خودش چسبوندم
جونگ کوک: کجا ؟؟ اینجا اتاق خودت نمی تونی فرار کنی
آنالی: گرسنمه... می خوام غذا بخورم... همین طور بستنی
جونگ کوک:.. اوکی..منم میام...قبل از اینکه بریم بگو چرا عاشق بستنی ؟
آنالی: راستش ولش کن...بیا بریم
بلند شدم جلوتر رفتم...و اونم اومد پشت میز نشستم. شروع کردم خوردن..یکم گذشت از غذا دست کشیدم و شروع کردم بستنی خوردن