اسم عشق خوب یا بد

اسم عشق خوب یا بد
پارت ۴۵
[ویو آنالی]
یکم بعد شام تموم شد به سمت اتاق رفتم
دوش گرفتم...لباس راحتی پوشیدم...یکم عصبی بودم
دلم برای اتاق خودم...محل کارم تنگ شده
با تقه ای که به در خورد از افکارم خارج شدم خدمه بود
مینها: ارباب گفتن برید اتاقشون
و از اتاق خارج شد...بلند شدم و به سمت اتاقش رفتم در زدم که
اجازه ورود داد...روی تختش دراز بود
جونگ کوک: اومدی عروسک ...بیا جلو
رفتم نزدیکش ایستادم.....یکم بلند شد و از کمرم گرفت کشیدم داخل بغلش
چشماش بسته بود
آنالی: سر درد داری ؟
نفس عمیقی کشید..که قشنگ به پوست بدنم خورد
جونگ کوک: یکم
آنالی: مسکن بیارم ؟
جونگ کوک: خوردم...خوب نشد
دستم آروم توی موهاش قرار دادم و خیلی آروم از پیشونی تا کف سرش ماساژ دادم... نگاهم به صورتش دادم خواب بود سرش داخل گردنم فرو برده بود
و دستاش دور کمرم حلقه بود...
............ویو فردا...............
با حس اینکه یکی دستش آروم روی گونم می کشید
بیدار شدم...جئون جونگ کوک.. حتی خوابم برام نذاشته
چشمام بستم که بخوابم ولی بدتر ادامه داد یکم اخم کردم گفتم
آنالی: قبول نیست من دردت کمتر کردم تا بخوابی بعد تو نمیزاری بخوابم
نیشخندی زد
جونگ کوک: تو چطور قبلاً صبح زود می‌رفتی سرکار
آنالی: شرکت برای ته جو بود...رفتنم نرفتنم مهم نبود... به هرحال پولم می دادن ولی همیشه خودم می رفتم و به موقع
دیدگاه ها (۱)

اسم عشق خوب یا بد پارت ۴۶[ویو آنالی]نگاهی به ساعت کرد و سریع...

اسم عشق خوب یا بد پارت ۴۷[ویو آنالی]هامین: آنالی جون تو شنا ...

اسم عشق خوب یا بد پارت ۴۴[ویو جونگ کوک]یکم سرم جلو بردم و بو...

اسم عشق خوب یا بد پارت ۴۳[ویو آنالی]جونگ کوک: عروسکم کجا ؟ ب...

رمان عشق و نفرت جنبه ندارید لطفاً نخونیدپارت۸ویو ات : ما رفت...

Part ¹²⁷ا.ت ویو:با صدای جونگ کوک از فکر بیرون اومدم..ا.ت:چیز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط