دیوانه شدم در طلبت بس که به دیوان

.
.
دیوانه شدم در طلبت بس که به دیوان،
.
هی فال زدم، فال زدم، تا طو بیایی!
. "حافظ" خبری از طو ندارد که بگوید ،
.

میترسم از این بی خبری، ماه رهایی!
.

از من که دچارت شده ام* یاد نکردی*،
.

در وقت سفر با غزل تلخ جدایی!
.

با این همه تنهایی و رسوایی و دوری،
. "شاعر" شده ام تا که بگویم که خدایی!
.

خال لب طو نقطه ی پرگار وجود است،
.
اصلا طو خودت دایره ی قسمت مایی
دیدگاه ها (۱)

..یک لحظه چشم دوخت به فنجان خالی ام.آرام وسرد گفت:که در طالع...

*پست ثابت*این فصل آخر است، ببخش عاشقانه نیستامشب در این خراب...

..من از آن روز ِ نخست..که طو را بر لبه ی پنجره ی زندگی ام،.....

...بوی صبح می‌دهی ،.و گنجشک‌ها.در خنده‌هایت پرواز می‌کنند .....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط