زندگی رویاییپارت
زندگی رویایی:پارت۵۳
~خواهرمن چرا اینجا وسط اتاق در هست
که تو بیایی در بزنی دست که داری
+اوپا جونم موچی کوچولوم
~نه بابا من اینجا کوچولوم نه
تاامد بلند شه گفتم
+اوپا اوک اوک من کوچولوم
~آفرین
+ایشش...اوپا
~بزار حدس بزنم آشتی کردین
لبخند پر رنگی زدم
+اره اوپا
رفتم و رو صندلی میز نشستم و به برگه ها رو میزش نگاه کردم تا آمد جمع کنه گفتم
+اوپا.. خبر دارم کوک گف
~چی رو
+ت مافیایی
~ا.ت یواش حرف بزن دیوارا گوش دارن
+اوپا چطوری تونستی اینو از اونی یکی یدونت قایم کنی
~یکی یدونم..من نمیتونستم بگم
+چرا
~یا ت رفت بابا چجوری مرد
+اوپا..
~خواهرمن چرا اینجا وسط اتاق در هست
که تو بیایی در بزنی دست که داری
+اوپا جونم موچی کوچولوم
~نه بابا من اینجا کوچولوم نه
تاامد بلند شه گفتم
+اوپا اوک اوک من کوچولوم
~آفرین
+ایشش...اوپا
~بزار حدس بزنم آشتی کردین
لبخند پر رنگی زدم
+اره اوپا
رفتم و رو صندلی میز نشستم و به برگه ها رو میزش نگاه کردم تا آمد جمع کنه گفتم
+اوپا.. خبر دارم کوک گف
~چی رو
+ت مافیایی
~ا.ت یواش حرف بزن دیوارا گوش دارن
+اوپا چطوری تونستی اینو از اونی یکی یدونت قایم کنی
~یکی یدونم..من نمیتونستم بگم
+چرا
~یا ت رفت بابا چجوری مرد
+اوپا..
- ۵.۶k
- ۱۴ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط