Forest cottage p10
ته ویو
بغلش کردم به هق هق اوفتاده بود
به یونا و کوک گفتم برن
اوناهم رفتن
ات منو محکم فشار میداد که دستاش شول شد و نفساش منظم شد فهمیدم خوابه
پایان ته ویو
پرش زمانی به ظهر
+چشمام رو مالیدم که دیدیم ته پیش مد خوابه چشمش تکون خورد فهمیدم میخواد بیدار شه
_چشمام رو باز کردم دیدم ات زود چشماشو بست خواستم یکم اذیتش کنم
_میدونم بیداری
+یاااا از کجا فهمیدی
_مت فقط حدس زدم
,+اوا پس اون وقت ریدم که
+من گشنمه
_یه دقیقه وایسا چشات واسه بعد
+عه اذیت نکن دیگه
که در واشد
_ لیا تو اینجا چیکار میکنی
@ازت حاملم
_ وا... واقعا
@اره
_جونمی دارم بابا میشم
@راستی هرزه خانم پاشو از پیش عشق من
+اسم خودت رو رومن نذار فهمیدی
@اگه بزارم چی میشه
+یه کاری میکنم مرغای آسمون به حالت گریه کنن
@وای وای ترسیدم
که ات تفنگشو در اورد
+دیدی چیکارت میکنم
_بسه لیا بسه ات باشه
+ولی..باشه
@ایشششش باشه اه
+ته میتونم یه دقیقه وقت رو بگیرم
_کل وقتم واسه تو بگو
+چجوری لیا همین جوری پیداش شد و گفت که از تو حاملس باید حداقل دستش یه برگه باشه یا تو کیفش
_راس میگیا
+داره با تلفن حرف میزنه
_واقعا
+آره
@اره عشقم این تهیونگ ساده هم باور کرد که ازش حاملم
؟........
@وایی تو چه قدر خوردنی شب میام خونتون باشه باهم یکم بازی کنیم
؟........
@باشه بای
_ازت انتظار نداشتم (با بغض)
+یا چرا بغض کردی
_لیا برو بیرون (با عربده)
@با...باشه
_ات
+جونم
_میشه بغلت کنم (با گریه)
+آره معلومه
_ بغلش کرد
+بخاطر یه بچه داری گریه میکنی
_اخه من دوست دارم پدر بشم
+آخی اشکال ندارد یکی رو واست پیدا میکنیم
_با نگاه منحرفانه
+یا بریم پاین گیم بزنیم
_باشه
رفتن پاین گیم زدن
_خدمتکار برامون آب میوه بیار
#چشم ارباب
#دختره چشم سفید وایسا قرصه تحریک کننده بریزم
#بفرمایید ارباب
_+ممنون
+چقدر گرمه
_اره دقیقا نفس نفس
+فکنم تحریک شدیم
_اره
(اسمات)
پرش زمانی به صبح
+چشمام رو باز کردم یاد دیشب افتادم گریم گرفت آخ شکمم
_پاشد نشست
که یهوووو
(برو پایین ادامش هس
هیچی نشد برو پایین
..................................................................
فشم ندید ممنون🤲😐😬😂
بغلش کردم به هق هق اوفتاده بود
به یونا و کوک گفتم برن
اوناهم رفتن
ات منو محکم فشار میداد که دستاش شول شد و نفساش منظم شد فهمیدم خوابه
پایان ته ویو
پرش زمانی به ظهر
+چشمام رو مالیدم که دیدیم ته پیش مد خوابه چشمش تکون خورد فهمیدم میخواد بیدار شه
_چشمام رو باز کردم دیدم ات زود چشماشو بست خواستم یکم اذیتش کنم
_میدونم بیداری
+یاااا از کجا فهمیدی
_مت فقط حدس زدم
,+اوا پس اون وقت ریدم که
+من گشنمه
_یه دقیقه وایسا چشات واسه بعد
+عه اذیت نکن دیگه
که در واشد
_ لیا تو اینجا چیکار میکنی
@ازت حاملم
_ وا... واقعا
@اره
_جونمی دارم بابا میشم
@راستی هرزه خانم پاشو از پیش عشق من
+اسم خودت رو رومن نذار فهمیدی
@اگه بزارم چی میشه
+یه کاری میکنم مرغای آسمون به حالت گریه کنن
@وای وای ترسیدم
که ات تفنگشو در اورد
+دیدی چیکارت میکنم
_بسه لیا بسه ات باشه
+ولی..باشه
@ایشششش باشه اه
+ته میتونم یه دقیقه وقت رو بگیرم
_کل وقتم واسه تو بگو
+چجوری لیا همین جوری پیداش شد و گفت که از تو حاملس باید حداقل دستش یه برگه باشه یا تو کیفش
_راس میگیا
+داره با تلفن حرف میزنه
_واقعا
+آره
@اره عشقم این تهیونگ ساده هم باور کرد که ازش حاملم
؟........
@وایی تو چه قدر خوردنی شب میام خونتون باشه باهم یکم بازی کنیم
؟........
@باشه بای
_ازت انتظار نداشتم (با بغض)
+یا چرا بغض کردی
_لیا برو بیرون (با عربده)
@با...باشه
_ات
+جونم
_میشه بغلت کنم (با گریه)
+آره معلومه
_ بغلش کرد
+بخاطر یه بچه داری گریه میکنی
_اخه من دوست دارم پدر بشم
+آخی اشکال ندارد یکی رو واست پیدا میکنیم
_با نگاه منحرفانه
+یا بریم پاین گیم بزنیم
_باشه
رفتن پاین گیم زدن
_خدمتکار برامون آب میوه بیار
#چشم ارباب
#دختره چشم سفید وایسا قرصه تحریک کننده بریزم
#بفرمایید ارباب
_+ممنون
+چقدر گرمه
_اره دقیقا نفس نفس
+فکنم تحریک شدیم
_اره
(اسمات)
پرش زمانی به صبح
+چشمام رو باز کردم یاد دیشب افتادم گریم گرفت آخ شکمم
_پاشد نشست
که یهوووو
(برو پایین ادامش هس
هیچی نشد برو پایین
..................................................................
فشم ندید ممنون🤲😐😬😂
۱۵.۸k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.