Part⁴
Part⁴
اعصابم خورد شده بود..جیمین داد زد سرم و تا به سمت لیا رفت یه تفنگ اونطرف دیدم و سریع برش داشتم و به دیوار تیر زدم که جیمین وایساد
_لعنتی..
+نزدیک خواهرم نشو
با چاقویی که توی دستش بود به سمتم دوید و تیر زدم به شونش و افتاد.سریع دست لیا رو گرفتم و از پله ها رفتم پایین و وقتی بادیگاردا میخواستن حمله کنن با تفنگی که توی دستم بود تحدیدشون میکردم.سریع از اونجا بیرون رفتیم و من دویدم و لیا رو جلوتر از خودم بردم و کسی دنبالمون نیومد...
(² روز بعد)
خبری از جیمین نیست...توی خونه داشتم برای لیا پنکیک درست میکردم.مرخصی گرفتم و فردا باید برم سرکار..غذارو برای لیا گذاشتم و خودم سریع صبحانمو خوردم و رفتم توی اتاقم.لباسمو پوشیدم و سوییچو برداشتم و ماشینمو روشن کردم..توی راه یه ماشین پشت سرم بود.با آینه ماشین دیدمش..اون...جیمین بود..نفس عمیقی کشیدم و رفتم توی خیابون بعدی.کوچه به کوچه رفتم.حواسم بود به بن بست نرم.خیابون به خیابون.کوچه به کوچه رفتم و دیدم که دیگه ماشینش نیست.ماشینمو پارک کردم و از ماشین پیاده شدمو دور و برمو اسکن کردم.نبودش..هوفی کشیدم و سوار ماشینم شدم و به سمت خونه رفتم
لایک:³⁵
کامنت:³⁰
اعصابم خورد شده بود..جیمین داد زد سرم و تا به سمت لیا رفت یه تفنگ اونطرف دیدم و سریع برش داشتم و به دیوار تیر زدم که جیمین وایساد
_لعنتی..
+نزدیک خواهرم نشو
با چاقویی که توی دستش بود به سمتم دوید و تیر زدم به شونش و افتاد.سریع دست لیا رو گرفتم و از پله ها رفتم پایین و وقتی بادیگاردا میخواستن حمله کنن با تفنگی که توی دستم بود تحدیدشون میکردم.سریع از اونجا بیرون رفتیم و من دویدم و لیا رو جلوتر از خودم بردم و کسی دنبالمون نیومد...
(² روز بعد)
خبری از جیمین نیست...توی خونه داشتم برای لیا پنکیک درست میکردم.مرخصی گرفتم و فردا باید برم سرکار..غذارو برای لیا گذاشتم و خودم سریع صبحانمو خوردم و رفتم توی اتاقم.لباسمو پوشیدم و سوییچو برداشتم و ماشینمو روشن کردم..توی راه یه ماشین پشت سرم بود.با آینه ماشین دیدمش..اون...جیمین بود..نفس عمیقی کشیدم و رفتم توی خیابون بعدی.کوچه به کوچه رفتم.حواسم بود به بن بست نرم.خیابون به خیابون.کوچه به کوچه رفتم و دیدم که دیگه ماشینش نیست.ماشینمو پارک کردم و از ماشین پیاده شدمو دور و برمو اسکن کردم.نبودش..هوفی کشیدم و سوار ماشینم شدم و به سمت خونه رفتم
لایک:³⁵
کامنت:³⁰
۱۰.۸k
۰۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.