جهنم من با او فصل
جهنم من با او🍷 فصل ۲
# پارت ۳۷
ویو ا.ت : با ذوق جعبه رو گرفتم ننوشته بود از طرف کیه ولی چون جعیه نسبتا بزرگی بود حتما چیز خوبیه چسبای جعبه رو باز کردم و همین که در جعبه رو هم باز کردم با چییزی که دیدم جیغم بلند شدددددد .....
ا.ت : مو ... موشششششش ... جیغغغغغغغ ... موشششششش ... واییی موشششش ... جونگکوک کمکککککککک موشهههههههه موشششششش ( با جیغ پرید رو کاناپه )
کوک : ( پاره شده از خنده )
ا.ت : کوکککک نخند کمکککککککک ... کار تو بودددددد ؟
کوک : یس بیبی ... انتقام اون قرصای ... تحریک کننده بود ( داره از خنده جر میخوره )
ا.ت : میکشمت کوکککک ( میخواست از کاناپه بیاد پایین که موشا جمع شدن کنارش ) واییییییی ... جیغغغغغغغغغغغغغغغ ... کوک غلط کردم بیا کمکککک
کوک : باشه ... باشه فقط قسم بخور که انتقامش رو نمیگیری
ا.ت : قسم میخورم یه خدا انتقام نمیگیرمممممم ( از ترس گریش گرفته )
کوک : واییی گریه چرا ؟ بیا ... بیا رو کولم
ا.ت : امدممم ... وایییی ببرتم بیرونننن ( رو کول کوک داره وول میخوره و جیغ جیغ میکنه )
کوک : ا.ت تکون نخورررر ... جیغم نکش گوشام پاره شددددد
ا.ت : وویییی باشههههه ... کوک توروخدا بعدا برو بگیرتشون ( گریه )
کوک : باشه باشه ... چشم فدات شم میگیرمشون
ا.ت : باشه
ویو کوک : به معنای واقعی پاره شده بودم از خنده ... اونقدر باحال جیغ جیغ میکرد که دلم نمیخواست کمکش کنم ولی دیدم بچه از ترس گریش گرفت دلم نیومد کمکش کردم ... گذاشتمش رو کولم و بردمش حیاط اونقدر وول میخورد و جیغ جیغ میکرد خودمم که میترسیدم بیوفتم دوتامونم چلاغ شیم همین که پامو گذاشتم تو حیاط مثل جت از کولم پایین اومد و با دو رفت نشست رو تاب بزرگ حیاط و یه جا جمع شد اونقدر ناز شده بود که دلم واسش غش رفت رفتم نارش نشستم و موهاش رو ناز کردم که گفت ....
ا.ت : خیلی بدی کوک میدونستی من از ... وویی اسمشم نمیتونم بگم آها مو ... همون که ۴ تا پا داره نمیدونستی من از اون میترسم ؟
کوک : میدونستم آوردمشون بترسی
ا.ت : عوضی گمشو اون طرف ( با لقد کوک رو از تاب پرت کرد پایین )
کوک : اصلا خوب کردم عوض اون قرصا بود
ا.ت : تو غلط کردی
کوک : حرف رو حرف شوهرت نزن
ا.ت : میزنم شوهرم نشدی همش نامزدیم شوهرمم بشی باز حرف رو حرفت میزنم ( زبونش رو بیرون آورد )
کوک : ای کلک
ا.ت : تو که حموم بودی کی اون ۴ پارو سفارش دادی ؟
کوک : ما اینیم دیگه تو حموم زنگ زدم سفارش دادم ( خنده )
ا.ت : جدییی ؟ بابا تو دیگه کی هستی ( خنده ) ... ولی کوک ؟
کوک : جانم بانو
ا.ت : بگیرینشاااااا
کوک : گفتم باشه دیگه
ا.ت : خوبه مرسی
کوک : خب من دیگه برم بگم موشا رو بگیرن هوا هم الان سرده زود بگیرنشون بریم داخل خونه
ا.ت : باشه باشه
کوک : آفرین جوجوم ( لپای ا.ت رو کشید )
ا.ت : ( لبخند )
ویو کوک : .....
ادامه دارد ...
لایک ؟ کامنت ؟
# پارت ۳۷
ویو ا.ت : با ذوق جعبه رو گرفتم ننوشته بود از طرف کیه ولی چون جعیه نسبتا بزرگی بود حتما چیز خوبیه چسبای جعبه رو باز کردم و همین که در جعبه رو هم باز کردم با چییزی که دیدم جیغم بلند شدددددد .....
ا.ت : مو ... موشششششش ... جیغغغغغغغ ... موشششششش ... واییی موشششش ... جونگکوک کمکککککککک موشهههههههه موشششششش ( با جیغ پرید رو کاناپه )
کوک : ( پاره شده از خنده )
ا.ت : کوکککک نخند کمکککککککک ... کار تو بودددددد ؟
کوک : یس بیبی ... انتقام اون قرصای ... تحریک کننده بود ( داره از خنده جر میخوره )
ا.ت : میکشمت کوکککک ( میخواست از کاناپه بیاد پایین که موشا جمع شدن کنارش ) واییییییی ... جیغغغغغغغغغغغغغغغ ... کوک غلط کردم بیا کمکککک
کوک : باشه ... باشه فقط قسم بخور که انتقامش رو نمیگیری
ا.ت : قسم میخورم یه خدا انتقام نمیگیرمممممم ( از ترس گریش گرفته )
کوک : واییی گریه چرا ؟ بیا ... بیا رو کولم
ا.ت : امدممم ... وایییی ببرتم بیرونننن ( رو کول کوک داره وول میخوره و جیغ جیغ میکنه )
کوک : ا.ت تکون نخورررر ... جیغم نکش گوشام پاره شددددد
ا.ت : وویییی باشههههه ... کوک توروخدا بعدا برو بگیرتشون ( گریه )
کوک : باشه باشه ... چشم فدات شم میگیرمشون
ا.ت : باشه
ویو کوک : به معنای واقعی پاره شده بودم از خنده ... اونقدر باحال جیغ جیغ میکرد که دلم نمیخواست کمکش کنم ولی دیدم بچه از ترس گریش گرفت دلم نیومد کمکش کردم ... گذاشتمش رو کولم و بردمش حیاط اونقدر وول میخورد و جیغ جیغ میکرد خودمم که میترسیدم بیوفتم دوتامونم چلاغ شیم همین که پامو گذاشتم تو حیاط مثل جت از کولم پایین اومد و با دو رفت نشست رو تاب بزرگ حیاط و یه جا جمع شد اونقدر ناز شده بود که دلم واسش غش رفت رفتم نارش نشستم و موهاش رو ناز کردم که گفت ....
ا.ت : خیلی بدی کوک میدونستی من از ... وویی اسمشم نمیتونم بگم آها مو ... همون که ۴ تا پا داره نمیدونستی من از اون میترسم ؟
کوک : میدونستم آوردمشون بترسی
ا.ت : عوضی گمشو اون طرف ( با لقد کوک رو از تاب پرت کرد پایین )
کوک : اصلا خوب کردم عوض اون قرصا بود
ا.ت : تو غلط کردی
کوک : حرف رو حرف شوهرت نزن
ا.ت : میزنم شوهرم نشدی همش نامزدیم شوهرمم بشی باز حرف رو حرفت میزنم ( زبونش رو بیرون آورد )
کوک : ای کلک
ا.ت : تو که حموم بودی کی اون ۴ پارو سفارش دادی ؟
کوک : ما اینیم دیگه تو حموم زنگ زدم سفارش دادم ( خنده )
ا.ت : جدییی ؟ بابا تو دیگه کی هستی ( خنده ) ... ولی کوک ؟
کوک : جانم بانو
ا.ت : بگیرینشاااااا
کوک : گفتم باشه دیگه
ا.ت : خوبه مرسی
کوک : خب من دیگه برم بگم موشا رو بگیرن هوا هم الان سرده زود بگیرنشون بریم داخل خونه
ا.ت : باشه باشه
کوک : آفرین جوجوم ( لپای ا.ت رو کشید )
ا.ت : ( لبخند )
ویو کوک : .....
ادامه دارد ...
لایک ؟ کامنت ؟
- ۶.۴k
- ۰۱ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط