پارت۳۴
پارت۳۴
تهیونگ: بگو دیگه
جیهیو: خب یادته بهم گفتی دوسم داری
تهیونگ: پوفففففف اگه موضوع اونه دیگه هیچی من دیگه بهت هیچ حسی ندارم
جیهیو: ناخداگاه چشام پره اشک شد و با بغض گفتم پس من بیخودی عاشقت شدم
تهیونگ: چشمام گرد شد اون گفت عاشقم شده
جیهیو: سزیع بلند شدم و خواستم از اتاق برم بیرون که دستمو گرفت و منو چسبوند به دیوار
تهیونگ: تو گفتی عاشقم شدی ؟؟؟؟؟
جیهیو: نه اشتباه شنیدی
تهیونگ: دیگه نمیزارم حرفتو پس بگیری
جیهیو: ...............
تهیونگ: ناخداگاه لبمو گذاشتم رو لباش و محم میبوسیدمش
جیهیو: یهو لباشو گذاشت رو لبام خیلی تعجب کردم و از یه طرف شک زده شده بودم از یه طرف خوشحال
تهیونگ: لبامو ازش جدا کردم و پرتش کردم رو تخت
و دم گوشش گفتم خیلی مننظر این لحظه بودم
منم عاشقتم عشقم
جونگ کوک: بالاخره اومدی بیا بشین
اریکا: تو تو چرا نشستی ؟؟؟
کوک: بلندشم ؟؟؟
اریکا:نه یعنی .....نکنه همش نقشه بوده پوفففففففف از اول نباید میوندم پارتی
داشتم میرفتم که دستمو گرفتو درو محکم بست و چسبوندم به دیوار
کوک: باید حرف بزنیم
اریکا: من نمیخوام باهات صحبت کنم
کوک: لطفااااا لطفاا
اریکا: باشه هرچی میخوای و بگو بعد میرم
کوک: بگیر بشین
اریکا: بیا نشستم
کوک: من فقط میخواستم بهت بگم
اریکا: که عاشقمی
کوک: ........تو از کجا میدونی ؟؟؟؟؟
اریکا: وقتی عاشق میشی دیگه تمام کسایی که عاشق شدن و میتونی ببینی
کوک: یعنی چی ؟؟؟؟؟
یعنی تو عاشق شدی؟؟؟؟؟؟
عاشق کی
اریکا: من دیگه میرم
کوک: دستشو گرفتم
تا نگی نمیزارم بری .
اریکا: یهو نمیدونم چرا گریم گرفت
کوک: گریه نکن اگه اذیتت کردم منو ببخش
اریکا: نه بخاطر اون نیست
کوک: پس چیه تو عاشق کی شدی؟؟؟؟
اریکا: عاشق......جئون جونگ کوک
کوک: چی؟؟؟؟باورم نمیشه یعنی توهم منو دوست داری؟؟؟؟
اریکا:.......
کوک: دارم از خوشحالی میمیرم
اریکا: نمیر چون میخوام باهات یه عمر زندکی کنم
کوک: باشهههه نمیمیرم
بعد کوک لباشو میزاره رو لبای اریکا و بعد سه دقیقه همو ول میکنن
اریکا: خب دیگه من میرم .
کوک: من میرسونمت
اریکا: باشه
تهیونگ: بگو دیگه
جیهیو: خب یادته بهم گفتی دوسم داری
تهیونگ: پوفففففف اگه موضوع اونه دیگه هیچی من دیگه بهت هیچ حسی ندارم
جیهیو: ناخداگاه چشام پره اشک شد و با بغض گفتم پس من بیخودی عاشقت شدم
تهیونگ: چشمام گرد شد اون گفت عاشقم شده
جیهیو: سزیع بلند شدم و خواستم از اتاق برم بیرون که دستمو گرفت و منو چسبوند به دیوار
تهیونگ: تو گفتی عاشقم شدی ؟؟؟؟؟
جیهیو: نه اشتباه شنیدی
تهیونگ: دیگه نمیزارم حرفتو پس بگیری
جیهیو: ...............
تهیونگ: ناخداگاه لبمو گذاشتم رو لباش و محم میبوسیدمش
جیهیو: یهو لباشو گذاشت رو لبام خیلی تعجب کردم و از یه طرف شک زده شده بودم از یه طرف خوشحال
تهیونگ: لبامو ازش جدا کردم و پرتش کردم رو تخت
و دم گوشش گفتم خیلی مننظر این لحظه بودم
منم عاشقتم عشقم
جونگ کوک: بالاخره اومدی بیا بشین
اریکا: تو تو چرا نشستی ؟؟؟
کوک: بلندشم ؟؟؟
اریکا:نه یعنی .....نکنه همش نقشه بوده پوفففففففف از اول نباید میوندم پارتی
داشتم میرفتم که دستمو گرفتو درو محکم بست و چسبوندم به دیوار
کوک: باید حرف بزنیم
اریکا: من نمیخوام باهات صحبت کنم
کوک: لطفااااا لطفاا
اریکا: باشه هرچی میخوای و بگو بعد میرم
کوک: بگیر بشین
اریکا: بیا نشستم
کوک: من فقط میخواستم بهت بگم
اریکا: که عاشقمی
کوک: ........تو از کجا میدونی ؟؟؟؟؟
اریکا: وقتی عاشق میشی دیگه تمام کسایی که عاشق شدن و میتونی ببینی
کوک: یعنی چی ؟؟؟؟؟
یعنی تو عاشق شدی؟؟؟؟؟؟
عاشق کی
اریکا: من دیگه میرم
کوک: دستشو گرفتم
تا نگی نمیزارم بری .
اریکا: یهو نمیدونم چرا گریم گرفت
کوک: گریه نکن اگه اذیتت کردم منو ببخش
اریکا: نه بخاطر اون نیست
کوک: پس چیه تو عاشق کی شدی؟؟؟؟
اریکا: عاشق......جئون جونگ کوک
کوک: چی؟؟؟؟باورم نمیشه یعنی توهم منو دوست داری؟؟؟؟
اریکا:.......
کوک: دارم از خوشحالی میمیرم
اریکا: نمیر چون میخوام باهات یه عمر زندکی کنم
کوک: باشهههه نمیمیرم
بعد کوک لباشو میزاره رو لبای اریکا و بعد سه دقیقه همو ول میکنن
اریکا: خب دیگه من میرم .
کوک: من میرسونمت
اریکا: باشه
۷۵.۱k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.