پارت بیستم دوست دخترم باش😍
پارت بیستم دوست دخترم باش😍
پارت رزی
تا اینو گفتم حالا ایندفعه غذا تو گلوس تهیونگ بست و شروع کرد به سرفه
قبل از اینکه کسی کاری انجام بده یکی محکم زدم پشتش و سرفش واستاد و با حالتی پیروزمندانه گفتم
+منم از این کارا بلدم😁
از کنار میز رفتم اونطرف که جیمین گفت
:شما قبلش بهمون به توضیح بدهکارید
با این حرفش یاد اون روز تو دریاچه و شب تو کنسرت افتادم
واسه یک دقیقه دلم درد گرفت و بغض کردم
جیمین که دید داره از چشمام اشک میریزه سریع اومد جلو و گفت
:چیه خببب من نمی خواستم ناراحتتون کنم ولی واقعا ما میخوایم بدونیم بین شما دو نفر چی گذشته.
در همین حین تهیونگ گفت:
#رزی اگه الان بره دنبال خونه تا شب برمیگرده،شب که شد براتون کل ماجرا رو توضیح میدیم
با این حرفش خوشحال شدم و دنبال رونا از خونه بیرون رفتم
جانگکوک اومد پشت سرم و گفت
& بیاین من همراهیتون میکنم از در پشتی بیرون که باز مثل دفعه پیش شایعه درست نشه
دنبال جونگکوک رفتیم و سوار ماشین شدم که جانگکوک گفت
& شب میبینمتون
با علامت سرم به نشونه تایید ماشین رو روشن کردم و راه افتادم
فلش داخل خونه
_ بنظرم خونه قشنگیه دقیقا مثل عکسایی که داخل اینترنت بود هست چ
+ قیمت اجاره خونه چقدره؟
_ صاحبخانه یه پیرزن هست که خونه ی خودش چسبیده به همینجاس،چون دید دانشجوییم گفت کمتر ازتون کرایه میگیرم
+ از خونه قبلیه....
_ آره خیلی ارزون تره
سوار ماشین شدیم و رفتیم املاکی قرارداد رو بستیم
پیرزن شماره گوشی من رو گرفت تا موقعی که خونه رو تخلیه کنن بهمون رنگ بزنن تا بریم برای اسباب کشی
نگاهی به ساعت گوشیم کردم هشت و چهل دقیقه بود
+ رونا سوار شو بریم الان دیر میشه باید بریم خونه پسرا
_ باشه سریع باش بریم تا کسی مارو ندیده
سوار ماشین شدیم که رونا گفت
_ واقعا شانس آوردیم خیلی خوب و عالی و درجه یکی بود
+ ولی خیلی عجیبه اینقدر کرایه کم گرفت
قضیه خیلی عجیب بنظر میرسد چون خونه خیلی بزرگ تر از قبلی بود ولی اجارش تقریبا نصف کمتر بود.
فلش پارت داخل خونه
&.....
پایان پارت بیستم
لایک و فالو یادتون نره😍
پارت رزی
تا اینو گفتم حالا ایندفعه غذا تو گلوس تهیونگ بست و شروع کرد به سرفه
قبل از اینکه کسی کاری انجام بده یکی محکم زدم پشتش و سرفش واستاد و با حالتی پیروزمندانه گفتم
+منم از این کارا بلدم😁
از کنار میز رفتم اونطرف که جیمین گفت
:شما قبلش بهمون به توضیح بدهکارید
با این حرفش یاد اون روز تو دریاچه و شب تو کنسرت افتادم
واسه یک دقیقه دلم درد گرفت و بغض کردم
جیمین که دید داره از چشمام اشک میریزه سریع اومد جلو و گفت
:چیه خببب من نمی خواستم ناراحتتون کنم ولی واقعا ما میخوایم بدونیم بین شما دو نفر چی گذشته.
در همین حین تهیونگ گفت:
#رزی اگه الان بره دنبال خونه تا شب برمیگرده،شب که شد براتون کل ماجرا رو توضیح میدیم
با این حرفش خوشحال شدم و دنبال رونا از خونه بیرون رفتم
جانگکوک اومد پشت سرم و گفت
& بیاین من همراهیتون میکنم از در پشتی بیرون که باز مثل دفعه پیش شایعه درست نشه
دنبال جونگکوک رفتیم و سوار ماشین شدم که جانگکوک گفت
& شب میبینمتون
با علامت سرم به نشونه تایید ماشین رو روشن کردم و راه افتادم
فلش داخل خونه
_ بنظرم خونه قشنگیه دقیقا مثل عکسایی که داخل اینترنت بود هست چ
+ قیمت اجاره خونه چقدره؟
_ صاحبخانه یه پیرزن هست که خونه ی خودش چسبیده به همینجاس،چون دید دانشجوییم گفت کمتر ازتون کرایه میگیرم
+ از خونه قبلیه....
_ آره خیلی ارزون تره
سوار ماشین شدیم و رفتیم املاکی قرارداد رو بستیم
پیرزن شماره گوشی من رو گرفت تا موقعی که خونه رو تخلیه کنن بهمون رنگ بزنن تا بریم برای اسباب کشی
نگاهی به ساعت گوشیم کردم هشت و چهل دقیقه بود
+ رونا سوار شو بریم الان دیر میشه باید بریم خونه پسرا
_ باشه سریع باش بریم تا کسی مارو ندیده
سوار ماشین شدیم که رونا گفت
_ واقعا شانس آوردیم خیلی خوب و عالی و درجه یکی بود
+ ولی خیلی عجیبه اینقدر کرایه کم گرفت
قضیه خیلی عجیب بنظر میرسد چون خونه خیلی بزرگ تر از قبلی بود ولی اجارش تقریبا نصف کمتر بود.
فلش پارت داخل خونه
&.....
پایان پارت بیستم
لایک و فالو یادتون نره😍
۳.۹k
۲۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.