پارت ۱۴
پارت ۱۴
آریانا :
صبح با طلوع خورشید بیدار شدم و دیدیم ی دست مانتو شلوار(استوری گذاشتم ) خوشگل رو دسته مبله یادم افتاد امروز قرار بود بریم ایران پس بلند شدم و رفتم سمت حموم یادتمام اتفاقاتی که تو گذشته افتادم و کلی زیر دوش گریه کردم بعد ۲۰ مین بیرون اومدم و خودمو خشک کردم موهامو بستم و مانتو شلوار پوشیدم خیلی خوشگل بود تو تنتم ی شال همرنگش بود که سرم کردم رو میز لوازم آرایش بود پس به خودم ی کمی رسیدم و ازاتقام زدم بیرون از پله ها پایین اومدم که دیدیم آرسام رو مبل نشسته به به صبح بخیر میبینم بهت خوش گذشته آرایش کردی صبح توام بخیر شوهر جونم حواست باشه رفتیم ایران مثل آدم باشی الان دیگه زن منی پس حواست باشه ......
آرسام:
خیلی زیبا شده حتی از تصورمم بیشتر آرش کارارو کردی بله آرسان همه چیز آمادست خوبه حواست به حکار و جنسا باشه تا برمیگردم فکر کردم ایران میمونی نه برمی گردم پس حواست باشه
.......
آریانا :
صبح با طلوع خورشید بیدار شدم و دیدیم ی دست مانتو شلوار(استوری گذاشتم ) خوشگل رو دسته مبله یادم افتاد امروز قرار بود بریم ایران پس بلند شدم و رفتم سمت حموم یادتمام اتفاقاتی که تو گذشته افتادم و کلی زیر دوش گریه کردم بعد ۲۰ مین بیرون اومدم و خودمو خشک کردم موهامو بستم و مانتو شلوار پوشیدم خیلی خوشگل بود تو تنتم ی شال همرنگش بود که سرم کردم رو میز لوازم آرایش بود پس به خودم ی کمی رسیدم و ازاتقام زدم بیرون از پله ها پایین اومدم که دیدیم آرسام رو مبل نشسته به به صبح بخیر میبینم بهت خوش گذشته آرایش کردی صبح توام بخیر شوهر جونم حواست باشه رفتیم ایران مثل آدم باشی الان دیگه زن منی پس حواست باشه ......
آرسام:
خیلی زیبا شده حتی از تصورمم بیشتر آرش کارارو کردی بله آرسان همه چیز آمادست خوبه حواست به حکار و جنسا باشه تا برمیگردم فکر کردم ایران میمونی نه برمی گردم پس حواست باشه
.......
۳.۷k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.