و شروع کرد به ماساژ دادنش....
_و شروع کرد به ماساژ دادنش....
+ته ولش کن...مهم نیست....
_عه...چیش مهم نیست؟
+ساعت چنده؟
_۱۰
+۱یعنی ۶ ساعت خوابیدمم؟
_اره عزیزم...
+شام خوردی...
_بله خوردم....
الان میرم واسه تو هم یچیزی درست میکنم...
+ته بمون همینجا!
میخوام بغلت کنم عه!
_باشه...باشه!مطمئنی گشنت نیست؟
+بله مطمئنم...
_بدنت ضعیف شده....
رنگ به صورتت نیست...
برات شکلات گرفتم....
از همونا که دوست داری....
+...مرسییییی....
_از دیدن من انقدر خوشحال نشدی که از فهمیدن شکلاتا شدی....
+نخیر!
تو رو دیدم خیلی هم خوشحال شدم....
چون یکی بود که بغلش کنم و بغلم کنه...
+تتت...تههه خفه شدمممم فشارم ندارههه!
_اخخخ خیلی نفسی!
حالا که من اومدم ماساژت دادم....واست شکلات خریدم....
نمیخوای به تهیونگت بوس بدی؟
+خببب!...حالا که فکر میکنم اره میدم!
_چی میدی؟(لبخند)
+زهرماربوس دیگع
_خب بده ببینم....ببینم اصلا بلدی منو ببوسی!
+من بلد نیستم.؟
من؟؟
مننن؟؟
باشه خودت خواستی...
با تمام دردی که داشتم بلند شدم...فقط بخاطر اینکه خودمو بهش ثابت کنم......
_عزیزم...باشه...به خودت فشار نیار عزیزم!
رفتم رو پاهاش نشستم....
دستامو دور گردنش حلقه کردم و بوسیدمش....
(۲دقیقه بعر)
_لبامو کندییی دختر!
+همینه که هست...؟خودت خواستی...
تهیونگ با لبخند جلو تر رفت و ات رو کشید تو بغلش....
و پیشونیشو بوسید...
+اخ بزار همینجوری بمونمم!نمیتونم برگردم سر جام!
_ اییی دیوونع!
+دیوونه تو ام دیگه!
(پایان)
#وانشات
#رمان
#بی_تی_اس
#جین
#جی_هوپ
#نامجون
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#کره
#کیدراما
#جیمین
#شوگا
+ته ولش کن...مهم نیست....
_عه...چیش مهم نیست؟
+ساعت چنده؟
_۱۰
+۱یعنی ۶ ساعت خوابیدمم؟
_اره عزیزم...
+شام خوردی...
_بله خوردم....
الان میرم واسه تو هم یچیزی درست میکنم...
+ته بمون همینجا!
میخوام بغلت کنم عه!
_باشه...باشه!مطمئنی گشنت نیست؟
+بله مطمئنم...
_بدنت ضعیف شده....
رنگ به صورتت نیست...
برات شکلات گرفتم....
از همونا که دوست داری....
+...مرسییییی....
_از دیدن من انقدر خوشحال نشدی که از فهمیدن شکلاتا شدی....
+نخیر!
تو رو دیدم خیلی هم خوشحال شدم....
چون یکی بود که بغلش کنم و بغلم کنه...
+تتت...تههه خفه شدمممم فشارم ندارههه!
_اخخخ خیلی نفسی!
حالا که من اومدم ماساژت دادم....واست شکلات خریدم....
نمیخوای به تهیونگت بوس بدی؟
+خببب!...حالا که فکر میکنم اره میدم!
_چی میدی؟(لبخند)
+زهرماربوس دیگع
_خب بده ببینم....ببینم اصلا بلدی منو ببوسی!
+من بلد نیستم.؟
من؟؟
مننن؟؟
باشه خودت خواستی...
با تمام دردی که داشتم بلند شدم...فقط بخاطر اینکه خودمو بهش ثابت کنم......
_عزیزم...باشه...به خودت فشار نیار عزیزم!
رفتم رو پاهاش نشستم....
دستامو دور گردنش حلقه کردم و بوسیدمش....
(۲دقیقه بعر)
_لبامو کندییی دختر!
+همینه که هست...؟خودت خواستی...
تهیونگ با لبخند جلو تر رفت و ات رو کشید تو بغلش....
و پیشونیشو بوسید...
+اخ بزار همینجوری بمونمم!نمیتونم برگردم سر جام!
_ اییی دیوونع!
+دیوونه تو ام دیگه!
(پایان)
#وانشات
#رمان
#بی_تی_اس
#جین
#جی_هوپ
#نامجون
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#کره
#کیدراما
#جیمین
#شوگا
۴۳.۳k
۲۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.