از رویای مهر

از رویای مهر
به غربت آبان کوچ کردم
بی آن‌که بالی به سویت گشوده باشم
بی آن‌که در هوایت پر زده باشم!
دیدگاه ها (۳)

مهربان طوفانی بودان گاه کهباز کرد بروی دلیپنجره ای را

هر روز بازی برنده تویی در این شطرنجمن از چشمان ات کیش ومات ...

رفتی و باران رابردی با خودت از این شهرحالا من مانده‌امو این ...

بازگشت فرمانده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط