ماهتیره
ماهِ_تیره🌑
Part: 2
موهای مشکیش رو روی صورتش انداخته بود
نفس عمیقی کشید و چنان بهم نگاه کرد که از صدتا فوش هم بدتر بود
+ برو اون طرف بتونم بیارمش داخل
کنار رفتم
تهیونگ زیر لب چرتو پرت میگفت
تک خنده ای زدم
تهیونگ رو روی کاناپه گذاشت و بلند شد
و دوباره بهم خیره شد
سریع گفتم:+ممنونم واسه کمکت
_خواهش
+بفرمایید بشینید براتون چیزی بیارم
فکر کردم تعارفمو قبول نمیکنه و میگه نه اما در کمال ناباوری گفت: سریع تر منتظرم
بدو بدو به سمت اشپز خونه رفتم چندتا دونه شکلات بیسکوییت و کلی چیز دیگه تزیین کردم و از اشپزخونه به سمتش رفتم
L
༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
Part: 2
موهای مشکیش رو روی صورتش انداخته بود
نفس عمیقی کشید و چنان بهم نگاه کرد که از صدتا فوش هم بدتر بود
+ برو اون طرف بتونم بیارمش داخل
کنار رفتم
تهیونگ زیر لب چرتو پرت میگفت
تک خنده ای زدم
تهیونگ رو روی کاناپه گذاشت و بلند شد
و دوباره بهم خیره شد
سریع گفتم:+ممنونم واسه کمکت
_خواهش
+بفرمایید بشینید براتون چیزی بیارم
فکر کردم تعارفمو قبول نمیکنه و میگه نه اما در کمال ناباوری گفت: سریع تر منتظرم
بدو بدو به سمت اشپز خونه رفتم چندتا دونه شکلات بیسکوییت و کلی چیز دیگه تزیین کردم و از اشپزخونه به سمتش رفتم
L
༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
- ۱.۴k
- ۱۳ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط