درخواستی شوگا اسلاید بعد
درخواستی (شوگا) اسلاید بعد 👈🏻
ا.ت:
خب همینطور که میدونید من هیچ خانواده ای ندارم چون مادرم بر اثر سرطان ریه مرد و پدرم هم بعد از مرگ مادرم خود..کشی کرد و من هم تک فرزند بودم من اونموقه ۱۶ سالم بود و از اون اتفاق ۴ سال میگزره و من تو همون خونه خودمون زندگی میکردم ولی همه کارها رو خودم انجام میدم مثل اجاره خونه قبض برق قبض آب و پول خوراکی و چیز هایی که یک انسان انجام میده ولی اینها برای من پول خیلی زیادی بود و من اینهمه پول نداشتم و مجبور بودم روزی یک وعده غذا بخورم تا بتونم اجاره خونه رو بدم ، من از ساعت ۶ صبح تا ۲ضهر تو رستوران که مرکز شهر بود کار میکردم و پول خوبی بهم میده ولی اون پول کافی نیست تا اینکه امروز هوا ابری بود و من داخل همه مغازه ها میرفتم میگفتم بهم کار میدید ولی اونا میگفتن نه، من باید هرچه زود تر یک کار دیگه هم پیدا کنم .
ساعت ۶ عصر بود داشتم دنبال کار میگشتم میخواستم از عابر پیاده رد بشم که رعد و برق ترسناکی با صدای خیلی بلند می نه و من از ترس جیغ بلندی کشید و دیگه چیزی نفهمیدم.............ادامه دارد
ا.ت:
خب همینطور که میدونید من هیچ خانواده ای ندارم چون مادرم بر اثر سرطان ریه مرد و پدرم هم بعد از مرگ مادرم خود..کشی کرد و من هم تک فرزند بودم من اونموقه ۱۶ سالم بود و از اون اتفاق ۴ سال میگزره و من تو همون خونه خودمون زندگی میکردم ولی همه کارها رو خودم انجام میدم مثل اجاره خونه قبض برق قبض آب و پول خوراکی و چیز هایی که یک انسان انجام میده ولی اینها برای من پول خیلی زیادی بود و من اینهمه پول نداشتم و مجبور بودم روزی یک وعده غذا بخورم تا بتونم اجاره خونه رو بدم ، من از ساعت ۶ صبح تا ۲ضهر تو رستوران که مرکز شهر بود کار میکردم و پول خوبی بهم میده ولی اون پول کافی نیست تا اینکه امروز هوا ابری بود و من داخل همه مغازه ها میرفتم میگفتم بهم کار میدید ولی اونا میگفتن نه، من باید هرچه زود تر یک کار دیگه هم پیدا کنم .
ساعت ۶ عصر بود داشتم دنبال کار میگشتم میخواستم از عابر پیاده رد بشم که رعد و برق ترسناکی با صدای خیلی بلند می نه و من از ترس جیغ بلندی کشید و دیگه چیزی نفهمیدم.............ادامه دارد
- ۶.۱k
- ۰۲ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط