ای کاش میتوانستند

ای کاش می‌توانستند
از آفتاب یاد بگیرند
که بی‌دریغ باشند
در دردها و شادی‌هاشان
حتی
با نانِ خشکِشان
و کاردهایشان را
جز از برایِ قسمت کردن
بیرون نیاورند!

#احمد_شاملو
دیدگاه ها (۳)

بمان که عشق به حال من و تو غبطه خورد بمان که یار تواَم عشق ک...

افسوس من چه کور بوده‌ام از عشق افسوس من چه دور بوده‌ام از در...

زندگی وقتی خالی از عشق و نوازش بود، وقتی چشم های مردی با محب...

@rozeheirdreser

---پارت ۳: نسیم آرامکافه‌ای کوچک و دنج، با پنجره‌های بزرگ که...

#رویای #جوانی #پارت-۶خیلی عصابم خورد شد . یونگی اومد و گفت :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط