⭐ پارت۴۱/کما⭐
(اسلاید بعدی لباسای آت)
تهیونگ:وا اینا چشونه ببین چقدرم بهت میاد
آت:آره جون خودت
+سو ماشین نیاورده بود و مجبور شد با ما بیاد .
من عقب نشستم و یکم دراز کشیدم تو همین حال و هوا بودم که تلفن تهیونگ زنگ خورد
تهیونگ:باباعه،یعنی چیکارم داره؟
آت:بزار رو بلند گو
تهیونگ:اوکی
..
الو جانم بابا؟
بابا:آت مرخص شد؟
تهیونگ:اره تو راهیم
بابا:زود بیاین مهمونی داریم
تهیونگ:به چه مناسبتی؟
بابا:من چه بدونم عمت راه انداخته اصرار میکنه حتما با خانواده مخصوصا با پسرت بیا.چیکار کردی اینقدر خاطر خواهد شده؟
تهیونگ:گرفتم گرفتم.میخچاد تورم کنه واسه دختره خرابش
بابا:اون دختره کونیشو کی میگیره آخه ببین منو یه وقت پا ندی؟
تهیونگ:بابا مثلا من دوست دختر دارما
بابا:آها اره یادم اومد اوکی فعلا
(قطع شد)
آت:ببین تهیونگ تو رو من فقط دور و بر اون می یونگ مادر خراب ببینم با فقط ببینم
تهیونگ:باشه حالا از الان نکشیم؟نمیرم نگران نباش
آت:از ما گفتن بود
سو:منو همین جا پیاده کن دمت گرم
تهیونگ:کجا میری بگو برسونمت
سو:نمیخواد یکم پیاده روی میکنم بازم دمت گرم
تهیونگ:چاکریم داش خوش حال شدم میبینمت
سو:آت خدافظ میبینمتون
+دهنم باز مونده بود اینا کی اینقدر داداشی شدن؟
تهیونگ راه افتاد سمت خونه ولی دیگه نتونستم تحمل کنم و ازش پرسیدم
آت:چقدر داداشی شدین
تهیونگ:پسر خوبیه اول راجبش اشتباه فکر کردم
آت:یه لحظه فکر کردم گی شدی
تهیونگ:عشقم یه تار موی تورو به صد تا پسر نمیدم
آت:...
تهیونگ:رسیدیم
+تهیونگ ماشین رو آورد تو پارکینگ و رفتیم داخل
مامان:دخترم اومدی؟ببین این بیشتر بهم میاد یا این یکی؟میخوام چشم عمت و جاریامو در بیارم
آت:مامان تو همه جوره با هر لباسی خیلی خوشگل تر از اون عفریته هایی
مامان:موافقم. ولی کدوم بهتره؟
آت:من خودم میخوام قرمز بپوشم پس تو هم این یکی(یه لباس بلند سیاه که چند تا گل قرمز روی گلدوزی شده بود)رو بپوش.
مامان:باشه فداتشم
بابا:خیلی خب حالا اگه محفل مادر دختریتون خراب نمیشه یه نظر راجب لباس منم بدین
تهیونگ:بابا بیا خودم میگم چی بپوشی
بنظرم خت و شلوار کرمیتون بپوش
بابا:خییله خب پس سیاهو میپوشم
تهیونگ:ولی گفتم کرمی
بابا:تو هر چی بگی مخلفشو انجام میدم چون سلیقت افتضاحه پسر
آت:بابا میبینی سلیقش و گوه برداشته ببین بین اون همه لباش قشنگ واسم چی آورده بپوشم
بابا:خوشگل بابا تو تو هر لباسی فرشته ای
آت:رفتم با بابای خوشتیپم(عشوه)
تهیونگ:خیله خب حالا جمش کنین
بابا:نترکی؟
آت:ترکیده بابا ترکیده(قه قهه)
تهیونگ:لوسای چندش(زیر لب)
آت:چیزی فرمودی؟
تهیونگ:نه نه چیزی نگفتم گفتم هوا چقدر خوبه
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.