My amygdala
My amygdala
Part1
مینسو:دختر خوندی؟
آهو:تا حدی ولی واسه امتحان هنوز آماده نیستم
مینسو:من نمیرسونماااااا
آهو:کی خواست برسونی ایشششش
مینسو:ایکبیرییی
.... پرش زمانی بعد امتحان....
اهو:هوففففففف خیلی سخت بود
مینسو:آره خیلییییی
اهو:هعی.... راستیییی دیدی دیروز ام وی امینگدال یونگی اومد بیرون
مینسو:کجاااااا کِیییییییی چرا ندیدممممم
اهو:تو یوتیوب بود
مینسو:(پوکر) خو من فیلتر نداشتم تو روحت
(صدای زنگ کلاس خورد)
اهو:بریم زنگ خورد
مینسو:اوکی
...... پرش زمانی به زنگ آخر...
ویو آهو
معلم اومد چهارتا چرتو پرت یاد داد و رفت امروز دوشنبه بود پس یعنی یه مزاحم دارم تو راه
معلم:بچه ها چهارشنبه بازم ازتون امتحان میگیرم
منم دیگه جیغم در اومد بود آخه پشت سر هم امتحان چخبرههههههههه
زنگ خورد و همه بچه ها رفتن به سمت خونه
منم با مینسو داشتم میرفتم سمت ایستگاه
و... بعله اون پسر مزاحم باز اینجاست
ولی محلش ندادم و نشستم رو صندلی ایستگاه
.... پرش زمانی به بعد از ظهر...
از خواب بیدار شدم و باید میرفتم غذا بخورم
آهو رو به مامانش:سلام
م.ا:به سلام ساعت خواب خوابالو
اهو:(خنده) غذا چی داشتیم؟
م.ا:برو غذا رو گاز وردار بکش بخور
غذامو خوردم رفتم یذره پا گوشی یا خداااااااااا مینسو 7بار زنگم زدههههه
یعنی چی کارم داشته زنگ زدم بهش
.... مکالمه آهو و مینسو....
(اهو+مینسو/)
+سلام خوبی؟
/بههه بلاخره بیدار شدی؟
+هِ آره چخبرا
/هیچی تو چخبرا
+خواب بودم خبری ندارم که(خنده)
+کجایی؟
/بیرون تو چی
+منم خونه
/هعی راستی واسه فردا دفتر نقاشی تو بیار
+چرا؟
/میخوام نقاشی رو که از یونگی کوچولو کشیدی ببینم(عکسشو میزارم)
+اوکی
/کاری نداری؟
+نچ
/بای
+بای
رفتم تو اینستا ساعت دیگه 9 بود کههههه دیدم بعلهههه آقای یونگی اولین کنسرتشو تموم کرده و لینکا باز بوده اما منه خوابالو نتونستم برممممممممم
......
10لایک
10فالو
Part1
مینسو:دختر خوندی؟
آهو:تا حدی ولی واسه امتحان هنوز آماده نیستم
مینسو:من نمیرسونماااااا
آهو:کی خواست برسونی ایشششش
مینسو:ایکبیرییی
.... پرش زمانی بعد امتحان....
اهو:هوففففففف خیلی سخت بود
مینسو:آره خیلییییی
اهو:هعی.... راستیییی دیدی دیروز ام وی امینگدال یونگی اومد بیرون
مینسو:کجاااااا کِیییییییی چرا ندیدممممم
اهو:تو یوتیوب بود
مینسو:(پوکر) خو من فیلتر نداشتم تو روحت
(صدای زنگ کلاس خورد)
اهو:بریم زنگ خورد
مینسو:اوکی
...... پرش زمانی به زنگ آخر...
ویو آهو
معلم اومد چهارتا چرتو پرت یاد داد و رفت امروز دوشنبه بود پس یعنی یه مزاحم دارم تو راه
معلم:بچه ها چهارشنبه بازم ازتون امتحان میگیرم
منم دیگه جیغم در اومد بود آخه پشت سر هم امتحان چخبرههههههههه
زنگ خورد و همه بچه ها رفتن به سمت خونه
منم با مینسو داشتم میرفتم سمت ایستگاه
و... بعله اون پسر مزاحم باز اینجاست
ولی محلش ندادم و نشستم رو صندلی ایستگاه
.... پرش زمانی به بعد از ظهر...
از خواب بیدار شدم و باید میرفتم غذا بخورم
آهو رو به مامانش:سلام
م.ا:به سلام ساعت خواب خوابالو
اهو:(خنده) غذا چی داشتیم؟
م.ا:برو غذا رو گاز وردار بکش بخور
غذامو خوردم رفتم یذره پا گوشی یا خداااااااااا مینسو 7بار زنگم زدههههه
یعنی چی کارم داشته زنگ زدم بهش
.... مکالمه آهو و مینسو....
(اهو+مینسو/)
+سلام خوبی؟
/بههه بلاخره بیدار شدی؟
+هِ آره چخبرا
/هیچی تو چخبرا
+خواب بودم خبری ندارم که(خنده)
+کجایی؟
/بیرون تو چی
+منم خونه
/هعی راستی واسه فردا دفتر نقاشی تو بیار
+چرا؟
/میخوام نقاشی رو که از یونگی کوچولو کشیدی ببینم(عکسشو میزارم)
+اوکی
/کاری نداری؟
+نچ
/بای
+بای
رفتم تو اینستا ساعت دیگه 9 بود کههههه دیدم بعلهههه آقای یونگی اولین کنسرتشو تموم کرده و لینکا باز بوده اما منه خوابالو نتونستم برممممممممم
......
10لایک
10فالو
۶.۵k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.