سناریو بانگوp²

سناریو بانگوp²:
*ا/ت میره نزدیک دازای*
ا/ت:هوی دازای کون چته درسته همیشه خسته ایی ولی ایندفعه یه سره افتادی چته?!
دازای:وقتی یه نفر و آوردم خونه و دوست داشت تنهایی روی تختم بخوابه چطور راحت بخوابم
ا/ت و کونیکیدا و یوسانو:نانیییییییییی!!!(چییی) کسی و آوردی خونتتتتتتتتت???
دازای:آره اون دختره که واسه ماموریت سپردین بهم بی‌خانمان بود بدبخت آوردمش خونه منم که....
ا/ت:*دندوناشو از عصبانیت می‌ماله به هم*تو بازم یه بار دیگه دختر آوردی دازای یه بار دیگه تو تو یه احمق هر دفعه از یه گورستونی یه دختر گیر میاری میخوای کیو اذیت کنی منو یا خودته عوضی...
*همه پشماشون ریخته از حرفای ا/ت)
ا/ت:...هر دفعه داری بدتر میکنی دازای اصا اصا چرا دارم طوری رفتار میکنم که انگار برام مهمی
دازای:ااا...ام...اما...ا/ت
ا/ت:دیگه هیچی نگو هیچی نگوووووووو
*و با عصبانیت تمام خارج میشه*
رانپو:*در حالی که دهنش از غذا پره*حق داره دازای هردفعه یه دختر میاری بدون توجه به اون معلومه که ناراحت میشه
کونیکیدا:واقعا از دستت ناراحت بود تا الان این حرفارو ازش نشنیده بودم
یوسانو:آره بهتره بریم دنبالش
کنجی:فقط صادق باش صادق باشی همه چی حل میشه:))))
پایان پارت یک:)
دیدگاه ها (۳)

سناریو بانگوp³

از سناریو چند پارتی راضی بودین؟

قول میدم بجوابم

تفلدت دالیم

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۳۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط