شأن نزول مصحفی از بیقراری ام
شأن نزول مصحفی از بیقراریام
من آیه آیه سورهی چشم انتظاریام
جان است اینکه جسم مرا ترک میکند
مرگ است اینکه آمده در سوگواریام
پاییزِ پشت خانه رهایم نمیکند
محبوس کوچههای پر از بیبهاریام
ای خوشههای آبی چشمت شرابِ سرخ!
پیداست ردپای لبت در خماریام
دارد تمام جان و تنم درد میکند
دردا... که رفتن تو شده زخمِ کاریام
ای صبح و ظهر من، شب من، ای همیشهام
از لحظههای با تو نبودن فراریام
اصلا خطاست اینکه بگویم ندارمت
من دارمت هنوز، تویی که نداریام...
#حسین_زاهدیان
❤❤
من آیه آیه سورهی چشم انتظاریام
جان است اینکه جسم مرا ترک میکند
مرگ است اینکه آمده در سوگواریام
پاییزِ پشت خانه رهایم نمیکند
محبوس کوچههای پر از بیبهاریام
ای خوشههای آبی چشمت شرابِ سرخ!
پیداست ردپای لبت در خماریام
دارد تمام جان و تنم درد میکند
دردا... که رفتن تو شده زخمِ کاریام
ای صبح و ظهر من، شب من، ای همیشهام
از لحظههای با تو نبودن فراریام
اصلا خطاست اینکه بگویم ندارمت
من دارمت هنوز، تویی که نداریام...
#حسین_زاهدیان
❤❤
۳.۱k
۲۱ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.