اسکارلت من هیچ وقت در زندگی آدمی نبودم که قطعات شکستهی

اسکارلت! من هیچ وقت در زندگی آدمی نبودم که قطعات شکسته‌ی ظرفی را با حوصله زیاد جمع کنم و به هم بچسبانم و بعد خودم را فریب بدهم که این ظرف شکسته همان است که اول داشته‌ام. آنچه که شکست شکسته! و من ترجیح می‌دهم که در خاطر خود همیشه آن را به همان صورتی که روز اول بود حفظ کنم تا اینکه آن تکه‌ها را به هم بچسبانم و تا وقتی زنده‌ام آن ظرف شکسته را مقابل چشمانم ببینم!...

- نُقطه ‌‌‌‌
دیدگاه ها (۰)

در سیاره‌ای که میلیون‌ها سال است با شتاب به سوی فراموشی می‌ر...

ديری‌‌ست‌ بيشتر وقت‌ خود را در خانه‌ می‌گذرانم‌. از برخوردها...

هیجان ابتدا و غم پایان، هیچ کدام اندازه‌ی پوچی‌ میانه، او را...

دراز کشیدم و به شبِ کویر خیره شدم؛ به آن پرده سیاه که کشیده ...

من هیچ وقت در زندگی آدمی نبودم که قطعات شکسته ظرفی را با حوص...

"کشف افسانهٔ قدیمی"در طومارهای کهن بهشت متوجه شدم:فرشتهٔ قات...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط