دراز کشیدم و به شبِ کویر خیره شدم؛ به آن پرده سیاه که کشی
دراز کشیدم و به شبِ کویر خیره شدم؛ به آن پرده سیاه که کشیده بودند روی همهچیز تا خدا نبیند چه بلایی دارد سرمان میآید...
- دیدم هر آنچه دیدنش اندوه و ماتم است
- دیدم هر آنچه دیدنش اندوه و ماتم است
۱۱.۷k
۲۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.