از وقتی فهمیدم که...

💜🫐💜🫐💜🫐💜🫐💜
#پارت12

به فارسی گفتم : یه بار عاشق شدی ببینم همینو میتونی سالم نگه داری یا نه

+هیییععععععع جونگ کوک حالت خوبههههه؟
_خوبم خوبم..
+خاک به سرم وَرَم نکنه دو روز دیگه کنسرته
_نه نه نمیکنه..و بلند شد

حوصلم داشت سر میرفت راه افتادم سمت اتاق تهیونگ و در زدم
_بیا تو وروجک
رفتم داخل و:ازکجا فهمیدی منم؟
_فقط تو اینجوری در میزنی..
+آها...چیکار میکنی؟
_هیچی..
رفتم کنارش و روی تخت دراز کشیدم
+تهیونگ تا حالا عاشق شدی؟
_امممم...چی شده یهو این سوال به ذهنت رسید
+خ..خب جواب بده!
_نمیدونم..
+یعنی نمیدونی عاشق شدی یا نه
_من موقعیتم جوری نیست که بتونم عاشق هرکسی بشم
+این درسته ولی دله نمیشه که جلوشو بگیری ..
_وایسا ببینم این حرفارو داری از کجات درمیاری..نکنه عاشق شدی
+اگه من عاشق یه نفر شده باشم..
_حتما دلش مرگ میخواد که عاشقت شده

+حتی اگه نزدیک ترین کست باشه؟
_سوجی داری مشکوک میزنی هاااا!

هیچی نگفتم کمکم همونجا چشمام گرم شد و خوابیدم

#فیکشن #سناریو #فیک #رمان_فیک #بی_تی_اس #آرمی #سناریو_بی_تی_اس
دیدگاه ها (۰)

از وقتی فهمیدم که...

از وقتی فهمیدم که...

از وقتی فهمیدم که...

از وقتی فهمیدم که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط