تکپارتی

#تکپارتی
#درخواستی
وقتی به خاطر دعوای شدید رو مبل خوابیدی
ات+
روی کاناپه دراز کشسده بودمو به دعوامون فکر میکردم باور نمیشه همچین حرفایی بهم زده باشه..اون..اون سونگمین نبود امکان نداره...
تو خودم جمع شدم شروع کردم به اروم اروم گریه کردن..
سونگمین_
اه این اولین دعوامون بود و من انقد عصبی شدم..باورم نمیشه که..بهش سیلی زدم...
با این وضعیت نمیتونم کار کنم باید ببینم چرا ات هنوز نیومده تو اتاق..
از اتاق رفتم بیرون و دیدم ات..
_ ات؟..عزیزم خوبی؟چرا نمیای تو اتاق؟معمولا این ساعتا میخوابی..
+...
_عشقم میدونم که خیلی بد حرف زدم و....و کاری که کردم واقعا خیلی بد بود..باور کن دست خودم نبود نمیخواستم که..بهت سیلی بزنم...(لحلن شرمندگی؟)
+هق..
_او..بیبب گریه نکن دیگههه
یهو دیدم از کاناپه بلند شد صورتش خیس خیس بود و..جای دست منم روی صورتش مونده بود
+فکر میکنی با یه معذرت خواهی همه‌چی درست میشه؟سونگمینن تو به من به کسی که همیشه میگفتی عاشقشی و روش دست بلند نمیکنی سیلی زدی!میفهمی؟(کمی بلند)
یکم رفتم جلوتر به قدری که فاصله ای نمونده بود بینمون صورتامون درست روبروی هم بود و جای دست من با یه رنگ قرمز روی صورت سفید و بلوریش کاملا مشخص بود..دستمو گذاشتم روی جای دستم
_ات..عزیزم..باور کن من..من کاملا ازین که دستمو با اون سرعت و سنگینی به صورتت زدم پشیمونم..تو که میدونی..من تورو از همه‌ی مردم این دنیا بیشتر دوست دارم..ببخشید که با صورت خوشگلت همچین کاری کردم..
از کمرش گرفتم و بدنامون رو بهم چسبوندم و بغلش کردم..این بغل پر آرامش ترین بغلیه که کسی میتونه بهم بده
+هق..هق...متنفرم ازینکه انقد عاشقتم که نمیتونم بیشتر ازین باهات قهر بمونم
_میدونم بیب..اتفاقا من ازین هم بیشتر عاشقتم
.
.
.
.
.
.
یکم بد شد ولی به بزرگی خودتون ببخشید دیگه🎀🙏🏻