کاملم کن پارت۳

راکی«درحال جمع کردن»: واقعا تا الان فکر نکردم شاید اونجا با کسی دوست بشم شایدم کسی بهم درخواست رقص بده«بردن آخرین وسیله و روی میز گذاشتن » ولی امیدوارم که پرنس دوم پسر خوبی باشه اصلا دلم نمی خواد با یه شاهزاده دعوا کنم
‌یاتو: باشه خانم صلح طلب بگیر این لباس رو بپوش که ده دقیقه دیگه باید بری«صدای در زدن»من میرم دیگه جانه «برگشتن به دستبند»
‌راکی: بفرمایید «گرفتن لباس سرمه ای»
‌گروهبان:یو بانو آماده شید که دیر نشه«از لایه در »
‌راکی:باشه درو ببند که بیام«پوشیدن سریع لباس و رفتن به سمت در» بریم گروهبان
گروهبان:بله بفرمایید که دیرتون نشه«راهنمایی به سمت قصر»
پرش زمانی داخل قصر
‌گروهبان: من دیگه میرم از مهمونی لذت ببرید جانه«رفتن به سمتی نا معلوم»
‌راکی:جانه گروهبان «رفتن داخل سالن مجلل و اومدن صدایی مثل شیپور »
شیپورچی:دختران عزیز لطفاً با همراهتون جلو بیایید تا با خانواده سلطنتی دیدن کنید
‌راکی: وای .. همراه..من همراه ندارم چیکار کنم«رفتن توی صفوی سناریو چیندن» خب آروم باش اونها دعوت کردن دیگه نمیشد که نباشی «رسیدن به خانواده سلطنتی احترام گذاشتن رو به پرنس» تولدتون مبارک تولد خوبی داشته باشید
‌پرنس (شوتو): یو هایاشی سان ممنونم ازت
‌همه مهمان ها«تعجب کردن چون پرنس تا قبل از اون حرفی نزد و اصلا به کسی نگاه نکرد ولی با دیدن راکی به حرف اومد»
هر چی می خواهید بگید می خوام حرفاتون رو بشنوم در مورد کارام
#مای_هیرو_اکادمی #مدرسه-قهرمانانه-من #شوتو_تودوروکی #سناریو #فن-فیک #انیمه #مانگا