مامانم با دیدن کوک اخم هاش غلیظ تر شد و گفت شما و کوک گفت
مامانم با دیدن کوک اخم هاش غلیظ تر شد و گفت شما و کوک گفت اومدم دختر هارو ببرم با شنیدن صدای کوک خواهرم بدو بدو رفت و پاهاشو و بغل کرد و بلند داد زد بابا که کوک هم متقابل بغلش کرد با گفتن حرف بابا مامانم هم عصبی هم شوکه بود و با عصبانیت پرسید بابا؟
که کوک هم گفت بله من پدرشم که با این حرف مامانم با اخم برگشت سمت من و گفت این مرده کیه......
که کوک هم گفت بله من پدرشم که با این حرف مامانم با اخم برگشت سمت من و گفت این مرده کیه......
۶.۳k
۱۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.