پارت ۲۰۴ ورژن خوب !
پارت ۲۰۴ ورژن خوب !
#جونگکوک
رسیدیم. من پیاده شدم و رفتم در سمت سوفیا رو باز کردم. یونا بغلش بود. کمکشون کردم بیان پایین !! یونا رو گذاشت زمین.. کوکی خوشمزه من!! داشت میدوید نگاه سوفیا کردم. شال رو دور گردنش خوب نبسته بود. یه کاپشن طوسی تنش بود. شال رو درست براش دور کردنش بستم و روی اون لب های خوشمزه اش رو یه بوس کردم. بعد باهم رفتیم انقدر با برف زدیم تو سر صورت هم دیگه که نگو!! میخواستم بزنم به یونا که سوفیا بغلش کرد تا توپ برفی به اون بخوره !! ولی نزدم دلم نیومد ولی اونا خیلی بی رحم بودن کل سر و صورتم رو برفی کردن...
سوفیا: نفسم بسه دیگه مریض میشی بیا یه چیز گرم بخوریم !!
یونا: ب....بابا ....ههههه 😆 بلفی شدی!!
با بدو رفتم و بغلش کردم و توی هوا میچرخوندمش!!
من: با اجازه کی شما انقدر کیوت و خوردنی شدی؟!!
باهم رفتیم عقب ماشین !! منو سوفیا قهوه میخوردیم !! یونا هم خوابش برد... کیوت بابا !
من: میگم یه برادر یا خواهر میخواد این خوشگل خانوم !!
سوفیا: یاااا نکنه دوباره دلت برای اون تخت تنگ شده؟؟؟ میخوایی منو به فااک بدی!!
من: یااا اینطوری حرف نزن یاد میگیره کیوتکم!! ☹
اومد و بغلم کرد. دستامو دور کمرش حلقه کردم ....
سوفیا: به موقعش !! یکمی که یونا بزرگ تر شد بچه دار میشیم دوباره !!
برگشتیم به خونه !! توی خیابون وایستادم چون سوفیا میخواست یه سری خرت و پرت بخره برای خونه !! باید از خیابون رد میشد.
من: سوفیا من میرم بگیرم تو بشین تو ماشین !!
سوفیا: نه میخوام خودم برم!! دوستم اونجا میخوام احوال بگیرم !
من: خب از خیابون رد میشی مراقب باش !
رفت بعد از یه ربع اوند بیرون و داشت میومد سمت ماشینم !!
اومد نشست توی ماشین و یه سری خرت و پرت مال تولد توی دستش بود...
من: ا..اینا !!
سوفیا: درسته فردا تولد ۲ سالگی یونای خوشگلمونه! یادت رفت ؟؟
من: آه... اهممم ن..نه ملوم یادم نرفته !!
سوفیا: بازم مثل قدیما خودت میکشی از کار که تولد دخترت رو یادت میره !!
من: میگم یادم نرفته سوفیا منو عصبی نکن !!
سوفیا: باش باش بریم خونه باید خونه رو حاضر کنیم نامجون و پسرا رو دعوت کنیم !
من: بزن بریم !!
ههه فکر میکرد من تولد تموم زندگیم یادم میره ! کادوی تولدش رو بعدا رو میکنم!! 😏😏
رسیدیم خونه ! سوفیا و یونا رفتن حموم و من بیرون بودم و وسیله هارو آماده میکردم !
اومدن بیرون و رفتن توی اتاق لباس بپوشن ! اوف اوف خیلی دلم میخواست برم تو !!
#جونگکوک
رسیدیم. من پیاده شدم و رفتم در سمت سوفیا رو باز کردم. یونا بغلش بود. کمکشون کردم بیان پایین !! یونا رو گذاشت زمین.. کوکی خوشمزه من!! داشت میدوید نگاه سوفیا کردم. شال رو دور گردنش خوب نبسته بود. یه کاپشن طوسی تنش بود. شال رو درست براش دور کردنش بستم و روی اون لب های خوشمزه اش رو یه بوس کردم. بعد باهم رفتیم انقدر با برف زدیم تو سر صورت هم دیگه که نگو!! میخواستم بزنم به یونا که سوفیا بغلش کرد تا توپ برفی به اون بخوره !! ولی نزدم دلم نیومد ولی اونا خیلی بی رحم بودن کل سر و صورتم رو برفی کردن...
سوفیا: نفسم بسه دیگه مریض میشی بیا یه چیز گرم بخوریم !!
یونا: ب....بابا ....ههههه 😆 بلفی شدی!!
با بدو رفتم و بغلش کردم و توی هوا میچرخوندمش!!
من: با اجازه کی شما انقدر کیوت و خوردنی شدی؟!!
باهم رفتیم عقب ماشین !! منو سوفیا قهوه میخوردیم !! یونا هم خوابش برد... کیوت بابا !
من: میگم یه برادر یا خواهر میخواد این خوشگل خانوم !!
سوفیا: یاااا نکنه دوباره دلت برای اون تخت تنگ شده؟؟؟ میخوایی منو به فااک بدی!!
من: یااا اینطوری حرف نزن یاد میگیره کیوتکم!! ☹
اومد و بغلم کرد. دستامو دور کمرش حلقه کردم ....
سوفیا: به موقعش !! یکمی که یونا بزرگ تر شد بچه دار میشیم دوباره !!
برگشتیم به خونه !! توی خیابون وایستادم چون سوفیا میخواست یه سری خرت و پرت بخره برای خونه !! باید از خیابون رد میشد.
من: سوفیا من میرم بگیرم تو بشین تو ماشین !!
سوفیا: نه میخوام خودم برم!! دوستم اونجا میخوام احوال بگیرم !
من: خب از خیابون رد میشی مراقب باش !
رفت بعد از یه ربع اوند بیرون و داشت میومد سمت ماشینم !!
اومد نشست توی ماشین و یه سری خرت و پرت مال تولد توی دستش بود...
من: ا..اینا !!
سوفیا: درسته فردا تولد ۲ سالگی یونای خوشگلمونه! یادت رفت ؟؟
من: آه... اهممم ن..نه ملوم یادم نرفته !!
سوفیا: بازم مثل قدیما خودت میکشی از کار که تولد دخترت رو یادت میره !!
من: میگم یادم نرفته سوفیا منو عصبی نکن !!
سوفیا: باش باش بریم خونه باید خونه رو حاضر کنیم نامجون و پسرا رو دعوت کنیم !
من: بزن بریم !!
ههه فکر میکرد من تولد تموم زندگیم یادم میره ! کادوی تولدش رو بعدا رو میکنم!! 😏😏
رسیدیم خونه ! سوفیا و یونا رفتن حموم و من بیرون بودم و وسیله هارو آماده میکردم !
اومدن بیرون و رفتن توی اتاق لباس بپوشن ! اوف اوف خیلی دلم میخواست برم تو !!
۳۶۰.۵k
۰۱ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.