پارت ورژن خوب

پارت ۲۰۶ ورژن خوب

#جونگکوک
بلند شدیم صبح زود و خونه رو تزیین میکردیم ! یونا داشت با وسایل ور میرفت و میخندید !
من: سوفیا خانم ! بیا دختر رو جم کن تموم وسایل رو تیکه تیکه کرد حالا نمیشد کیک از بیرون می گرفتیم!
سوفیا: ای پدر غر غرو خودت مگه باباش نیستی؟! برو جلوش بگیر من دستم بنده ! کیک های بیرون سالم نیستن ! خودم درست میکنم !
با حرص از روی پله اومدم پایین و یونا رو گذاشتم روی مبل !
من: ببین یونای پسر کش من ! اگه به اون وسیله ها دست بزنی اژدهای بابا میاد بیرون و میخوردت نمی خوایی که که بابا اژدها بشه !؟
یونا: ن..نه نموتام!!     من: ای کیوت بابا آفرین!
رفتم روی پله و داشتم بادکنک ها رو میزدم به دیوار که دوباره رفت سراغ اون وسایل دیگه عصبی شدم ...
من: ای یونا !! دقیقا عین مامانتی حالا اژدهای بابا میاد و میخورتت...
از روی پله ها پریدم و گذاشتم دنبالش ... میدوید و میخندید !! گرفتمش و دماغش رو گرفتم و بردمش پیش سوفیا !!
من: توروخدا مراقب باش نیاد دست بزنه به وسایل یه ربع نگهش دار تا همه رو وصل کنم آخرش منو دق میده !!
سوفیا: نچ نچ !! بلد نیستی بچه نگه داری ! برو برو وصل کن سریع پسرا یه ساعت دیگه میان ها !!
#سوفیا
همه چیز حاضر بود ! پسرا هم اومدن با همسر هاشون !
اومدن تو تهیونگ سریع یونا رو گرفت بغلش!!
تهیونگ: ای وای ای وای چه خوشگل شدی یونا !!
من : کی میخوایی بچه دار شی !؟ بس کن دیگه فکر هیون سو باش !! اون بچه میخواد چند بار به خودم گفته بود !
تهیونگ: نمیدونم ! هنوز یه سری کار دارم که بکنم ! حالا میخوایی منو عصبی کنی ؟!
من: نه تهیونگ ! بشینین پسرا تا کیک و میوه هارو بیارم !
جیهوپ: آه سوفیا ببخش لینهوا( زن جیهوپ) حالش خوب نبود موند خونه اشکالی که نداره !؟؟
من: نه اوپا!! مشکلی نیست چرا اینطوری میگی بزار استراحت کنه
کیک رو آوردیم شوگا و جین و جیمین داد و فریاد میکردن و دست میزدن یونا رو گرفتم بغلم و باهم نشستیم پشت کیک !! کوکی از بالا برف شادی می ریخت روی سرمون !
بی تی اس: سنگی چوکا هام میدا!! سنگی چوکا هام میدا !! سنگی چوکاها جئون یونا !! سنگی چوکا هام میدا!!!
شمع هارو فوت کرد ! همه دست میزدن خیلی خوشحال بودم که باهم و کنار هم هستیم !
همه شون کادو اورده بودن عروسک و پول و تهیونگ دوچرخه گرفته بود ! کوکی هم یه ست شال و کلاه داد به یونا !
بعد از ۴ ساعت یونا خیلی خسته بود بردمش توی اتاق و میخواستم بخوابونمش
ادامه پارت بعدی لایک و کامنت فراموش نشه
دیدگاه ها (۴)

پارت ۲۰۷ ( پایانی ) ورژن خوب #جونگکوک از توی آشپزخونه اومدم ...

توضیحات رمان :سونگ جویی: دختر قدبلند ، سکسی ، کیوت ، چشم های...

پارت ۲۰۵ ورژن خوب #جونگکوک میدونستم اگه برم توی اتاق میمیرم ...

پارت ۲۰۴ ورژن خوب ! #جونگکوک رسیدیم. من پیاده شدم و رفتم در ...

تصادف عشق

یونا یهو روی پاهام یه دستی احساس کردم که داشت رون پام فشار ...

تکپارتی تهکوک طنزززز

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط