⛓️بد بوی 🔮 پارت 27
⛓️بد بوی 🔮 پارت 27
باورم نمیشد جیمین داشت مین هو رو میبوسید الان توقع داره ببخشمش
ا ت:جیمین ول کن ولم کن جیمین
جیمین ولم کردو با چشای اشکی بهم نگاه کرد چند قدم رفتم عقب
ا ت:حتی کوک به لیا گفت گفت اون دختره رو میخواد اما تو تو چی تا کی میخواستی بهم خيانت کنی ها الان دلت برای زیر خواب قبلیت تنگ شده چرا چرا اون روز به مین هو گفتی من نامزدتم ها که الان بهم خیانت کنی خوب میتونستی از اولش مین هو رو انتخاب کنی، خوشت میاد با من بازی کنی ها روح و روانمو به بازی گرفتی از همه مهم تر با احساساتم بازی کردی، الان خوشحالی نه گریه هات همش دروغه چرا اون هرزه نیومد دنبالت ها، اره خوب منتظره من برم برگردی به عشقبازیتون برسین بفرما کسی جلو راتو نگرفته گمشو از جلو چشام زود باش برو (جیق و داد و گریه) برو برو نمیخوام ببینمت
جیمین :ا ت
ا ت:خفه شو خفه شو نمیخوام ببینمت
همینطوری میرفتم جلو جیمین پشت سرم میومد
جیمین :کجا میخوای بری نصفه شب تنها
ا ت:هرجایی که تو نباشی
جیمین :ا تتتتتتتت
یه ماشین اومد کنارم وایساد رانندش پیاده شد گفت :ا ت خانم از طرف الا خانم اومدم شمارو برسونم خونه
پس الا خودش لیا رو برده برای منم ماشین فرستاده یعنی جیمین و مین هو دیده
صدا زدنای جیمین رو نادیده گرفتم سوار شدم راننده منو رسوند خونه (لیا و الا و ا ت یه خونه جدا واسه خودشون گرفتن آپارتمانه راننده بردش اونجا) رفتم بالا الا داشت برای لیا قهوه درست میکرد
ا ت:من اومدم (بی حال)
الا تا منو دید سریع اومد سمتم
الا:ا ت خوبی
ا ت:هوم خوبم
الا به لیا قهوه داد لیا هم دیگه مست نبود
لیا: اههه سرم ،چی شده، ا ت خوبی چرا رنگت پریده
الا:وقتی اومدیم بار دنبالت، ا ت جیمین و مین هو رو موقع بوسیدن دید
لیا:ای همش تقصیر منه، ا ت ببخشید
ا ت:اره همش تقصیر توعه هر بلایی سرمون میاد، اخه تو رفتی به جیمین گفتی مین هو رو ببوسش، تقصیر توعه
لیا :ا ت تیکه ننداز، شما بخاطر من اومدین بار تو بخاطر من اون صحنه رو دیدی
ا ت:نه برعکس بهتر که دیدم، روی واقعی جیمینم دیدم، دیگه به ادما اعتماد نمیکنم......لیا بیا کاری کنیم جیمین و کوک پشیمون بشن
لیا:همین کارم میکنیم، عرضش تو خیلی بالاتر از مین هو هست
الا:پس خودت چی تو عرضشت بیشتر از اون دختره هرزه نیست
لیا:😞
ا ت:بریم بخوابیم فردا روز جدیدیه 😏
الا:بریم
رفتیم خوابیدیم
🔮
باورم نمیشد جیمین داشت مین هو رو میبوسید الان توقع داره ببخشمش
ا ت:جیمین ول کن ولم کن جیمین
جیمین ولم کردو با چشای اشکی بهم نگاه کرد چند قدم رفتم عقب
ا ت:حتی کوک به لیا گفت گفت اون دختره رو میخواد اما تو تو چی تا کی میخواستی بهم خيانت کنی ها الان دلت برای زیر خواب قبلیت تنگ شده چرا چرا اون روز به مین هو گفتی من نامزدتم ها که الان بهم خیانت کنی خوب میتونستی از اولش مین هو رو انتخاب کنی، خوشت میاد با من بازی کنی ها روح و روانمو به بازی گرفتی از همه مهم تر با احساساتم بازی کردی، الان خوشحالی نه گریه هات همش دروغه چرا اون هرزه نیومد دنبالت ها، اره خوب منتظره من برم برگردی به عشقبازیتون برسین بفرما کسی جلو راتو نگرفته گمشو از جلو چشام زود باش برو (جیق و داد و گریه) برو برو نمیخوام ببینمت
جیمین :ا ت
ا ت:خفه شو خفه شو نمیخوام ببینمت
همینطوری میرفتم جلو جیمین پشت سرم میومد
جیمین :کجا میخوای بری نصفه شب تنها
ا ت:هرجایی که تو نباشی
جیمین :ا تتتتتتتت
یه ماشین اومد کنارم وایساد رانندش پیاده شد گفت :ا ت خانم از طرف الا خانم اومدم شمارو برسونم خونه
پس الا خودش لیا رو برده برای منم ماشین فرستاده یعنی جیمین و مین هو دیده
صدا زدنای جیمین رو نادیده گرفتم سوار شدم راننده منو رسوند خونه (لیا و الا و ا ت یه خونه جدا واسه خودشون گرفتن آپارتمانه راننده بردش اونجا) رفتم بالا الا داشت برای لیا قهوه درست میکرد
ا ت:من اومدم (بی حال)
الا تا منو دید سریع اومد سمتم
الا:ا ت خوبی
ا ت:هوم خوبم
الا به لیا قهوه داد لیا هم دیگه مست نبود
لیا: اههه سرم ،چی شده، ا ت خوبی چرا رنگت پریده
الا:وقتی اومدیم بار دنبالت، ا ت جیمین و مین هو رو موقع بوسیدن دید
لیا:ای همش تقصیر منه، ا ت ببخشید
ا ت:اره همش تقصیر توعه هر بلایی سرمون میاد، اخه تو رفتی به جیمین گفتی مین هو رو ببوسش، تقصیر توعه
لیا :ا ت تیکه ننداز، شما بخاطر من اومدین بار تو بخاطر من اون صحنه رو دیدی
ا ت:نه برعکس بهتر که دیدم، روی واقعی جیمینم دیدم، دیگه به ادما اعتماد نمیکنم......لیا بیا کاری کنیم جیمین و کوک پشیمون بشن
لیا:همین کارم میکنیم، عرضش تو خیلی بالاتر از مین هو هست
الا:پس خودت چی تو عرضشت بیشتر از اون دختره هرزه نیست
لیا:😞
ا ت:بریم بخوابیم فردا روز جدیدیه 😏
الا:بریم
رفتیم خوابیدیم
🔮
۹۰.۳k
۰۲ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.