مافیای من

تو ی ره حرفی بین ما نبود که ..‌

کوک : خب نمی‌خوای معرفی کنی ؟
ات : ات . .. کیم ات 22 سالمه و تو ؟
کوک : جعون جونگکوک مافیا 26
ات : اوم

پرش زمانی (1 ساعت بعد )

رسیدم به یه عمارت خیلی خوشگل بود رفتم تو یه خانم مسهن آمد پیشم خیلی ناز بود


اجوما : سلام دخترم
ات : سلام عزیزم
کوک : اجوما قوانین رو بهش بگو و اتاقش رو بهش بگو و یه اشاره به اجوما داد و رفت و گفت راستی اجوما هفته ی دیگه لباس خدمتکار ها میرسه

اجوما : بله چشم
کوک : ........ (رفت )
اجوما : خب دخترم برو لباست رو عوض کن تا قوانین رو بهت بگم

ات : چشم
دیدگاه ها (۱)

مافیای من

مافیای من

مافیای من

بچها فیکم رفته تو گوگل عرررر

حس های ممنوعه ۳

حس های ممنوعه ۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط