زیر باران آمدی امروز تا شیدا شوم
زیر باران آمدی امروز تا شیدا شوم
خوش خیالم بعد تو محبوب من تنها شوم
با همین بغضی که دارم میتوانی حس کنی
بوسه ی شرمم تو هستی مثل یک گل وا شوم
گم شدم در واپسین فریادهای بی رمق
در سکوتی ناگهان شاید که من پیدا شوم
قالبم باشد تهی هرچند تشویشم ولی
باد می آید،چه مسکین !میشود من جا شوم ؟
برگی از شاخه فرو افتاد و مرگش سر رسید
آخرش در لحظه ی دیدار تو رسوا شوم
خوش خیالم بعد تو محبوب من تنها شوم
با همین بغضی که دارم میتوانی حس کنی
بوسه ی شرمم تو هستی مثل یک گل وا شوم
گم شدم در واپسین فریادهای بی رمق
در سکوتی ناگهان شاید که من پیدا شوم
قالبم باشد تهی هرچند تشویشم ولی
باد می آید،چه مسکین !میشود من جا شوم ؟
برگی از شاخه فرو افتاد و مرگش سر رسید
آخرش در لحظه ی دیدار تو رسوا شوم
۴.۵k
۱۶ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.