"ما" شدن سخت نبود ...
"ما" شدن سخت نبود ...
اگه دستمو محکم گذاشته بودی رو سینه ی سمت چپت و لب زده بودی : " ببین این فقط به عشقِ تو میتپه ... "
اگه با لبات مهرِ عشق زده بودی به پیشونیم و گفته بودی : " هستم تا هستی ... "
اگه دستمو محکم گرفته بودی توو هجومِ درد و مطمئنم کرده بودی از بودنت ، از موندنت ...
"ما" شدن سخت نبود
اگه پا به پام اومده بودی ...
اگه خسته نشده بودی وسطای راه ...
اگه جا نذاشته بودی منو ...
اگه یادت نرفته بود دلدادگیتو ...
"ما" شدن ساده ترین اتفاقِ زندگی بود
اگه مونده بودی ...
اگه دستمو محکم گذاشته بودی رو سینه ی سمت چپت و لب زده بودی : " ببین این فقط به عشقِ تو میتپه ... "
اگه با لبات مهرِ عشق زده بودی به پیشونیم و گفته بودی : " هستم تا هستی ... "
اگه دستمو محکم گرفته بودی توو هجومِ درد و مطمئنم کرده بودی از بودنت ، از موندنت ...
"ما" شدن سخت نبود
اگه پا به پام اومده بودی ...
اگه خسته نشده بودی وسطای راه ...
اگه جا نذاشته بودی منو ...
اگه یادت نرفته بود دلدادگیتو ...
"ما" شدن ساده ترین اتفاقِ زندگی بود
اگه مونده بودی ...
۱.۶k
۲۷ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.