پارت پانزده =
پارت پانزده =
+شوگا تو زنده ایی
_یاا نکنه فکر کردی مردم
+چرا من اینجام
_از این به بعد پیش من میمونی بیب
+اونجوری صدام نکن ببینم دیونه شدی اینجا بمونم که چی
_عاا هرچقدرم برام مهم باشی نباید رو اعصابم بری باشه زیاد سواب نپرس همرام بیا
+هی شوگا کفتم میخام برم میفهمی (داد)
که شوگا اسلحه شو در اورد و گذاشت رو سر ات
_نه نمیفهمم با یک اینجا بمونی (داد)
+ولی..شو....ب..باشه
_همرام بیا (داد)
ات ویو =
شوگا بعد این همه سال پیداش شده با من چی کار داره چرا
اسلحه داشت واقعا میترسیدم رو حرفش حرف بزنم اخه
خیلی سرد و بی احساس و خشن به نظر میومو .... همراش
از اتاق رفتم بیرون عوو این خونه خیلی بزرگ بود البته باید
بهش گفت قصر کلی خدمتکار و بادیگارد اونجا بودن مگه
شوگا کیه اخه تا ۳ سال پیش تا جایی که میدوتستم ی
دانش اموز ساده بود
_ات با خونه مون اشنا شو
+خونه مون ؟ یاا دیونه شدی
_هه بیب من خیلی وقته دیونه شدم دیونه تو باشه رو اعصابم نباش
_ باشه (داد)
+ب..باشه...
_خب از الان تو خانم این عمارتی و هفته اخر عروسیمونه
+یااااا تو عاشقمی از کی چرا پس لیا چی شد ها
_لیا رو کشتم بلاخره خیانت کرده بود و خب اره ات من عاشقتم
+چییی ولی من نیستم برای همینم نه خانم این عمارتم و نه اخر هفته ازدواج میکنیم و تو الان منو ول میکنی
_نه
+چی
_نه، برای بار سوم روی اعصابم نرو باشه
+من میخام برم مرتیکه دیونه (داد)
که حرفم با سوزش روی صورتم قطع شد
+هقق لطفا... هق... بزار ... برن...شو
_ششش من متاسفم دست خودم نیست سعی کن عصبیم نکنی
#ا..ات حالت خوبه... شوگا داری چی کار میکنی
_............
+ هق... هق..
_جمین اونو خفه کن
#ات ساکت باش خا
برش زمانی شب
_................
+چی
۱۷ لایک
۶۰ کامنت
+شوگا تو زنده ایی
_یاا نکنه فکر کردی مردم
+چرا من اینجام
_از این به بعد پیش من میمونی بیب
+اونجوری صدام نکن ببینم دیونه شدی اینجا بمونم که چی
_عاا هرچقدرم برام مهم باشی نباید رو اعصابم بری باشه زیاد سواب نپرس همرام بیا
+هی شوگا کفتم میخام برم میفهمی (داد)
که شوگا اسلحه شو در اورد و گذاشت رو سر ات
_نه نمیفهمم با یک اینجا بمونی (داد)
+ولی..شو....ب..باشه
_همرام بیا (داد)
ات ویو =
شوگا بعد این همه سال پیداش شده با من چی کار داره چرا
اسلحه داشت واقعا میترسیدم رو حرفش حرف بزنم اخه
خیلی سرد و بی احساس و خشن به نظر میومو .... همراش
از اتاق رفتم بیرون عوو این خونه خیلی بزرگ بود البته باید
بهش گفت قصر کلی خدمتکار و بادیگارد اونجا بودن مگه
شوگا کیه اخه تا ۳ سال پیش تا جایی که میدوتستم ی
دانش اموز ساده بود
_ات با خونه مون اشنا شو
+خونه مون ؟ یاا دیونه شدی
_هه بیب من خیلی وقته دیونه شدم دیونه تو باشه رو اعصابم نباش
_ باشه (داد)
+ب..باشه...
_خب از الان تو خانم این عمارتی و هفته اخر عروسیمونه
+یااااا تو عاشقمی از کی چرا پس لیا چی شد ها
_لیا رو کشتم بلاخره خیانت کرده بود و خب اره ات من عاشقتم
+چییی ولی من نیستم برای همینم نه خانم این عمارتم و نه اخر هفته ازدواج میکنیم و تو الان منو ول میکنی
_نه
+چی
_نه، برای بار سوم روی اعصابم نرو باشه
+من میخام برم مرتیکه دیونه (داد)
که حرفم با سوزش روی صورتم قطع شد
+هقق لطفا... هق... بزار ... برن...شو
_ششش من متاسفم دست خودم نیست سعی کن عصبیم نکنی
#ا..ات حالت خوبه... شوگا داری چی کار میکنی
_............
+ هق... هق..
_جمین اونو خفه کن
#ات ساکت باش خا
برش زمانی شب
_................
+چی
۱۷ لایک
۶۰ کامنت
۱۶.۶k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.