p8

p8

خب کوک یه پاش رو کاناپه بودو یه پاش زمین خیلیم به صورتم نزدیک بود هر کی ندونه فک میکرد که داشتیم کارای خاک برسری میکردیم...
جین. اینجا چخبره؟
کوک سریع از روم بلند شدو گفت
کوک. هیچی امدین؟
نامحون. باید حرف بزنیم
ــــــ
هممون نشسته بودیم به هم دیگه نگاه میکردیم
نامحون. دودقیقه تنهاتون گذاشتیم خونه رو تمیز کنید اون وقت شما ها...
ات اونطور که فک میکنی نیست هیونگ...
جیمین. اما شما..
کوک. یکم به ذهنتون فشار بیارید منو ات؟؟؟
جین. خب چرا تو اون حالت بودین؟
ات. خب من کرمم فعال شدع بودو....(توضیح دادن همه چی)
ات. و شما امدینو بد فکر کردین
تهیونگ. ولی از حق نگذریم به هم میایین(خنده)
کوک. خفه میشی یا خفت کنم؟
تهیونگ. خیله خب بابا بی جنبه
جین. هوفففف از دست شما ها فک کردم عروسی در پیش داریم
ات کوک. هیونگگگگ
جین. خیله خب برین بخوابین فردا فن ساین دارین
خب منو کوک تو یه اتاق میخوابیدیم یه تخت دو طبقه خریده بودیم من بالا میخوابیدم اون پایین
ات. من گشنمه.....
جین. بیا ببین چی درست کردم
کوک. به به غذ...
جین. فکرشم نکن بهت نمیدم (منحرفا😂)
ات.(خنده آروم)
کوک. یکم ذهنتو با اسید بشوری بد نیست
ات. یااا مگه چی گفتم
کوک. من از اون ذهن مریضت خبر دارم
کوک. حالا چرا
جین. چون تنبیهت میکنم که دیگه از این کارا نکنین
کوک. پس ات؟(عصبی)
جین.به هرحال ما یدونه بیشتر ات نداریم که داریم؟
ات. گشنم نیست میرم بخوابم کوک بیابخوابببب
جین. اما گفتی گشنته
ات. نه دیگه نیست
جین. باشه
دسته کوک رو گرفتمو کشون کشون بردم اتاق
کوک. چیکار میکنی ولم کن
ات. بی لیاقت منو باش میخواستم خوبی کنم
کوک. چته؟ تو که الان نمیخوابی ساعت4صبح اونم با کلی زور میخوابی...
ات. بیا بعد اینکه اینا خوابیدن غذا سفارش بدیم هوم؟
کوک. تو الان چرابه فکر منی؟
ات. به فکر تو نیستم دلم غذای بیرون میخواد جین هیونگم بدونه از وسط دو نصفم میکنه
کوک. اوکی
ات. با اینکه ازت متنفرم.... بیا فیلم ببینیم
کوک. نکه من خوشم میاد
ات. بزنم له بشی
کوک. ببین...
ات. بسه بسه فیلم میزارم الان.. خفه شو هااا
کوک. فیلم ترسناک
ات. عاشقانه
کوک. ترسناک
ات. عاشقانه
کوک. ترسناکککک
ات. عاشقانهههه
که یهو کوک بهم نزدیک شدو گفت...
ادامه دارد..
حمایت کنید🥹❤