بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ قسمت دوم
هر ایراد خود را به گونهای توجیه کند و اگر نشد، گناهش را گردن دیگری بیندازد؛ چنان که ابلیس لعین، پس از آن که توجیهاتش مقبول واقع نشد، ایراد خودش را متوجه خدا کرد و گفت: رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي- پرودگارا، همانگونه که تو مرا اغوا کردی فریب دادی من نیز چنین و چنان میکنم! البته دقت شود که بازهم نتوانست اختیار و اراده خود را تکذیب نماید.
متأسفانه اینگونه موضعگیری ظالمانه، در انسان هم برزو میکند، حال چه علیه یکدیگر و چه حتی علیه خداوند سبحان! انسان ظالم، وقتی نمرهاش بیست میشود، می گوید: بیست گرفتم و وقتی صفر میشود، میگوید: فلان فلان شده صفر داد! لذا هر گاه موفق میشود، اندیشهاش قارونی میشود و می گوید: همه از علم، تلاش، زحمت و هنر سرپنجه خودم بود، و هر گاه شکست میخورد، میگوید: نمیدانم این چه سرنوشت و تقدیری است که خدا برایم رقم زده است.؟!
بنابراین، زیاد هم به دنبال ارائه مباحث عقلی و علمی، و ارائه دلایل محکم و براهین متقن، برای هر کسی که به نوعی حق را انکار می کند نباشید؛ چرا که او اصلاً منتظر و طالب این مباحث نیست؛ بلکه باید وی را متوجه ایرادها و نواقص خودش و انحراف مواضعش نمود.
پاسخ :
اما، در عین حال این یک پرسشی است که به شکلهای گوناگون به ویژه در فضای مجازی مطرح می شود و باید پاسخ داد. باید دانست.
الف)- علم هیچ کسی، دلیل بر عمل خودش و یا دیگران نمیشود. چنان که آدمی به خوبی کارهای بسیاری علم دارد، اما انجام نمیدهد و به بدی کارهای بسیاری علم دارد، اما انجام میدهد!
خداوندی که خلق مینماید، حیات می بخشد، میمیراند، دوباره زنده میکند و قیامت را برپا میسازد، به تمامی این امور علم دارد، اما علت برپایی معاد، این نیست که چون او علم دارد، پس معاد به ناچار برپا میشود! بلکه قیامت، از اراده و مشیت خداوند علیم، حکیم، مالِک، ربّ، قادر، عادل و رحمان و رحیم میباشد.
آیا اگر کارشناس هواشناسی بداند که فردا باران میبارد، علت بارش باران، علم اوست؟!
آیا اگر مهندس معماری بگوید: پی ریزی و بنیان این ساختمان اصولی نیست و با یک زلزله سه تا چهار ریشتری فرو میریزد و بنیان آن ساختمان دیگر، اصولی و محکم است و مقابل یک زلزله هفت ریشتری نیز مقاومت دارد، علت سستی این و استحکام آن، علم اوست؟!
بنابراین، علم خداوند متعال به گذشته، حال و آینده بندگانش، علت تامه برای انجام فعل از سوی آنان نمیباشد؛ وگرنه نیازی به عقل، شعور، وحی، هدایت تشریعی و ... نبود.( ادامه دارد...)
پاسخ قسمت دوم
هر ایراد خود را به گونهای توجیه کند و اگر نشد، گناهش را گردن دیگری بیندازد؛ چنان که ابلیس لعین، پس از آن که توجیهاتش مقبول واقع نشد، ایراد خودش را متوجه خدا کرد و گفت: رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي- پرودگارا، همانگونه که تو مرا اغوا کردی فریب دادی من نیز چنین و چنان میکنم! البته دقت شود که بازهم نتوانست اختیار و اراده خود را تکذیب نماید.
متأسفانه اینگونه موضعگیری ظالمانه، در انسان هم برزو میکند، حال چه علیه یکدیگر و چه حتی علیه خداوند سبحان! انسان ظالم، وقتی نمرهاش بیست میشود، می گوید: بیست گرفتم و وقتی صفر میشود، میگوید: فلان فلان شده صفر داد! لذا هر گاه موفق میشود، اندیشهاش قارونی میشود و می گوید: همه از علم، تلاش، زحمت و هنر سرپنجه خودم بود، و هر گاه شکست میخورد، میگوید: نمیدانم این چه سرنوشت و تقدیری است که خدا برایم رقم زده است.؟!
بنابراین، زیاد هم به دنبال ارائه مباحث عقلی و علمی، و ارائه دلایل محکم و براهین متقن، برای هر کسی که به نوعی حق را انکار می کند نباشید؛ چرا که او اصلاً منتظر و طالب این مباحث نیست؛ بلکه باید وی را متوجه ایرادها و نواقص خودش و انحراف مواضعش نمود.
پاسخ :
اما، در عین حال این یک پرسشی است که به شکلهای گوناگون به ویژه در فضای مجازی مطرح می شود و باید پاسخ داد. باید دانست.
الف)- علم هیچ کسی، دلیل بر عمل خودش و یا دیگران نمیشود. چنان که آدمی به خوبی کارهای بسیاری علم دارد، اما انجام نمیدهد و به بدی کارهای بسیاری علم دارد، اما انجام میدهد!
خداوندی که خلق مینماید، حیات می بخشد، میمیراند، دوباره زنده میکند و قیامت را برپا میسازد، به تمامی این امور علم دارد، اما علت برپایی معاد، این نیست که چون او علم دارد، پس معاد به ناچار برپا میشود! بلکه قیامت، از اراده و مشیت خداوند علیم، حکیم، مالِک، ربّ، قادر، عادل و رحمان و رحیم میباشد.
آیا اگر کارشناس هواشناسی بداند که فردا باران میبارد، علت بارش باران، علم اوست؟!
آیا اگر مهندس معماری بگوید: پی ریزی و بنیان این ساختمان اصولی نیست و با یک زلزله سه تا چهار ریشتری فرو میریزد و بنیان آن ساختمان دیگر، اصولی و محکم است و مقابل یک زلزله هفت ریشتری نیز مقاومت دارد، علت سستی این و استحکام آن، علم اوست؟!
بنابراین، علم خداوند متعال به گذشته، حال و آینده بندگانش، علت تامه برای انجام فعل از سوی آنان نمیباشد؛ وگرنه نیازی به عقل، شعور، وحی، هدایت تشریعی و ... نبود.( ادامه دارد...)
- ۵۱۵
- ۰۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط