𝐹𝓇𝑜𝓂 𝒽𝒶𝓉𝑒 𝓉𝑜 𝒻𝓇𝒾𝑒𝓃𝒹𝓈𝒽𝒾𝓅
𝐹𝓇𝑜𝓂 𝒽𝒶𝓉𝑒 𝓉𝑜 𝒻𝓇𝒾𝑒𝓃𝒹𝓈𝒽𝒾𝓅
Part:19
ویو کوک
شب شده بود بعد از کلی خنده باز فیلم درام و البته کمی غمگین گزاشتیم و نشستیم پا فیلم
ا/ت بغلم بود و نگاه فیلم میکرد
یهویی حس کردم پیرهنم خیسه نگاه ا/ت کردم داشت گریه میکرد
خندیدم اشکاشو پاک کردم
روی میز پره حله حُوله بود از چیپس پُفک تا ویسکی و شامپایین....
یهو زنگ خونه زده اجوما رفته بود خونه پس من بلند شدم در باز کردم و با دیدن لینا اخمام رفت تو هم
ویو ا/ت
داشتیم فیلم میدیدیم کوک بلند شد تا درو باز کنه که صدای داداش بلند شد
کوک:تو اینجا چه غلطی میکنی ها (داد)
جیمین و ته هم رفتن پیش کوک منم از فرصت استفاده کردم ویسکی خوردم
وقتی اونا اینجا بودن نمیزاشتن بخورم
ویو کوک
بعد از کلی دعوا موهاشو گرفتم از خونه پرت کردم بیرون درو بستم و بچه ها
برگشتیم سر جامون ا/ت رو مست پیدا کردیم
ته:نگاش کن از فرصت استفاده کرد
خندیدم و برگشتم سر جام ا/ت رو دوباره گزاشتم رو سینم
ا/ت:کوک(اروم)
کوک:هوم؟(اروم)
ا/ت:دوست دارم
از این حرفش جا خوردم
کوک:اوم منم(اروم)
من بهش یه حسایی داشتم ولی یه چیزی مانع پذیرفتنش میشد یا
فکر میکنم اینم مثل سونا ولم کنه و یا حتی خیانت بکنه داشتم فکر میکردم که با صدا ا/ت برگشتم سمتش
ا/ت:خوابم میاد
کوک:بچه ها من ا/ت ببرم اتاقش
ته و جیمین:اکی
بلندش کردم وبردمش اتاق و آروم گذاشتمش رو تخت
خواستم برم که دستم و گرفت
ا/ت:....
ادامه دارد.....
شرط داره پارت
کامنتا بترکه
لایک :۲۰ تا کافیه
از درسم فقط فقط به خاطر شما گذشتم لطفا حمایت کنید:))
Part:19
ویو کوک
شب شده بود بعد از کلی خنده باز فیلم درام و البته کمی غمگین گزاشتیم و نشستیم پا فیلم
ا/ت بغلم بود و نگاه فیلم میکرد
یهویی حس کردم پیرهنم خیسه نگاه ا/ت کردم داشت گریه میکرد
خندیدم اشکاشو پاک کردم
روی میز پره حله حُوله بود از چیپس پُفک تا ویسکی و شامپایین....
یهو زنگ خونه زده اجوما رفته بود خونه پس من بلند شدم در باز کردم و با دیدن لینا اخمام رفت تو هم
ویو ا/ت
داشتیم فیلم میدیدیم کوک بلند شد تا درو باز کنه که صدای داداش بلند شد
کوک:تو اینجا چه غلطی میکنی ها (داد)
جیمین و ته هم رفتن پیش کوک منم از فرصت استفاده کردم ویسکی خوردم
وقتی اونا اینجا بودن نمیزاشتن بخورم
ویو کوک
بعد از کلی دعوا موهاشو گرفتم از خونه پرت کردم بیرون درو بستم و بچه ها
برگشتیم سر جامون ا/ت رو مست پیدا کردیم
ته:نگاش کن از فرصت استفاده کرد
خندیدم و برگشتم سر جام ا/ت رو دوباره گزاشتم رو سینم
ا/ت:کوک(اروم)
کوک:هوم؟(اروم)
ا/ت:دوست دارم
از این حرفش جا خوردم
کوک:اوم منم(اروم)
من بهش یه حسایی داشتم ولی یه چیزی مانع پذیرفتنش میشد یا
فکر میکنم اینم مثل سونا ولم کنه و یا حتی خیانت بکنه داشتم فکر میکردم که با صدا ا/ت برگشتم سمتش
ا/ت:خوابم میاد
کوک:بچه ها من ا/ت ببرم اتاقش
ته و جیمین:اکی
بلندش کردم وبردمش اتاق و آروم گذاشتمش رو تخت
خواستم برم که دستم و گرفت
ا/ت:....
ادامه دارد.....
شرط داره پارت
کامنتا بترکه
لایک :۲۰ تا کافیه
از درسم فقط فقط به خاطر شما گذشتم لطفا حمایت کنید:))
۱۶.۷k
۰۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.